استاد پیشکسوت دانشکده توان بخشی گفت: عشق به رشته مهمترین دلیل انتخاب رشته فیزیوتراپی برای من بود
سید محسن هاشمی از بنیان گذاران دانشکده توان بخشی جشن هشتاد سالگی را جشن 80 سال افتخار خدمت به جامعه عنوان کرد
آقای سید محسن هاشمی از استادان پیشکسوت و یکی از مؤسسین دانشکده توانبخشی است. برگزاری مراسم بزرگداشت هشتادمین سالگرد تأسیس دانشگاه فرصتی به ما داد تا پای صحبت این استاد پیشکسوت بنشینیم و گفتگویی داشته باشیم. خواندن این گفتگو را به شما پیشنهاد میکنیم.
- آقای هاشمی خیلی خوشحالیم که به بهانه هشتادمین سالگرد تأسیس دانشگاه و تصویب قانون تأسیس دانشگاه با شما آشنا شدیم تا با شما و فعالیتهایی که برای دانشکده توانبخشی انجام دادهاید بیشتر آشنا شویم.
من در دهه 40 در انگلیس تحصیلکرده و همانجا استخدام شدم. در آن زمان کسی بود به اسم مهندس دکتر فاروغ فرمان فرمائیان که از طرف دولت ایران مأمور شده بود تا به انگلیس آمده و از فارغالتحصیلان بخواهد به ایران بازگردند. در سفارت ایران جلسهای تشکیل شد و ایشان این موضوع را مطرح کرد. آن زمان کل جمعیت فارغالتحصیلان در انگلیس از دو یا سه هزار نفر تجاوز نمیکرد. در جلسهای که ما فارغالتحصیلان حضور داشتیم حدود 20 تا 30 نفر شرکت کرده بودند. ایشان گفت حکم استخدام شما را برای هر جا بخواهید مینویسم ولی در مورد بنده و چند نفر دیگر گفت ما شمارا برای تأسیس دانشکده فیزیوتراپی میخواهیم. به ایران آمدم و در دانشگاه تهران استخدام شدم. هنوز ابتدای کار تأسیس دانشکده بود. هنوز دانشجوی فارغالتحصیل نداشتیم. بعد از دو سال و نیم اولین گروه فارغالتحصیل در تاریخ 28 مرداد 1348 از دانشکده فارغالتحصیل شدند. در آن زمان هنوز کلمه فیزیوتراپی شناختهشده نبود و کلمه مشابه هم نداشت. بعد از تلاش خیلی زیاد مواجه شدیم با یک بیماری در ایران به نام پولیومیلیت که شیوع پیدا کرد. البته در آن زمان اطلاعی از شهرستانها نداشتیم. آن زمان اسم دانشکده توانبخشی موسسه عالی فیزیوتراپی بود. تمام اطلاعات ما محدود بود به مراجعین در سطح تهران. معلولین در ایران پنهان میشدند. خانوادهها فرد معلول را در جامعه نشان نمیدادند. تعداد زیادی از بچههای این مملکت با پولیومیلیت فلج شدند یعنی با فلج اطفال. الآن بهجایی رسیدیم که حتی یک مورد هم از این عارضه نداریم؛ بنابراین در تاریخ 80 سال دانشگاه و 50 سال دانشکده توانبخشی شاهد این قسمت هستیم که این 80 سال متعلق به دانشگاه تهران نیست بلکه متعلق به تمام دانشگاههاست، متعلق به جامعه است. اگر خدمت بوده به جامعه بوده. افتخارمان انجاموظیفه و خدمت بوده و بنابراین تمام دانشگاهها مدیون دانشگاه تهران هستند چون یا دانهشان از دانشگاه تهران است و یا نشاءشان. ریشهشان در این دانشگاه است. منشأ همین یازده دانشکده هم همان دانشگاه تهران است.
- استاد شما خارج از کشور بودید و برای خدمت در کشور خودتان آمدید. آن زمان کمبودها و مشکلات زیاد بوده. چه چیزی باعث شده این مسیر را انتخاب کنید و در دانشگاه تهران یکرشته و دانشکده را تأسیس کنید که بهکل جامعه کشور خدمت کند؟
شما با هرکسی از گروههای مختلف مهندسی، پزشکی، هنری و هرکسی که فارغالتحصیل دانشگاه باشد مصاحبه کنید عشق به رشته اولین چیزی است که میشنوید و اینیک واقعیت است. کسی که میگوید من عاشق رشتهام هستم اصلاً به این عشق شک نکنید. ما هم یکی از آن عشاق بودیم. من تاریخچه فیزیوتراپی و بیمارستان سینا را نوشتم و آماده چاپ است. هرکدام از ما که فیزیوتراپیست شدیم، عاشق رشتهمان بودیم و میخواستیم در بالاترین سطح خدمت کنیم. جوان بودیم و پرشور. تلاش زیادی کردیم تا از یک کانکس در بیمارستان امام خمینی تبدیل شد به یک دانشکده.
در ابتدای تأسیس دانشکده با یک نماینده سازمان بهداشت جهانی به دانشجوها درس میدادیم، جزوه تهیه میکردیم. یکی از عالیترین خدمات این دانشکده و دانشگاه تهران در جنگ تحمیلی بوده. فیزیوتراپی یکی از ارکان مهم درمان مجروحین جنگی بود. تمام این باربر دوش فارغالتحصیلان دانشگاه تهران بود و این بار مجروحین جنگی بر روی دانشگاه تهران بود.
- بهعنوان اولین افرادی که برای تأسیس این دانشکده و رشته فیزیولوژی تلاش کردید برای ما شنیدن سختیهایی که کشیدید شیرین است. چه چیزی باعث شد مسیرتان را ادامه دهید و به این نقطه برسید؟
ما برای اتاقی که در بیمارستان سینا قرار بود بدهند کلی زحمت کشیدیم حتی به سمعی بصری هماتاق داده بودند ولی به فیزیوتراپی ندادند. وقتیکه شناخت نباشد مجبوری تلاش کنی. وقتی من بیمارستان سینا میروم و هر قسمت برای خود امپراتوری دارد و نمیدانند من چهکاره هستم، تلاش میخواهد.
من افتخار میکنم و خیلی خوشحالم که در این دانشگاه خدمت کردم و شاهد خیلی چیزها بودم. در کنار این تلاش من رئیس انجمن فیزیوتراپی ایران هم بودم. انجمن تأسیس کردیم. هیئتمدیره، موست و اعضا فقط 5 نفر بودیم. یادم میآید اولین فارغالتحصیلان دانشگاه تهران یکی به مشهد رفت، یکی به ساری، یکی اصفهان، یکی کرمانشاه و ... اینها پیشگامان این رشته بودند. این یعنی دانشگاه تهران، یعنی 80 سال قدمت، این 80 سال سند دارد. پیشنهادم این است که در دانشگاه تهران زیر نظر رئیس دفتری درست شود که معنیاش تاریخ دانشگاه تهران باشد.این دفتر برود و از هر دانشکده تاریخچه آن را جمع کند و تمام دانشجویان دانشگاه تهران یک یا دو واحد درس تاریخ دانشگاه تهران را بهعنوان واحد اجباری بگیرند. امتحان بدهند. واحد بیارزشی نیست. آنوقت چه عظمتی جلوی میزتان خواهد بود. چقدر منبع برای تدریس دارید. و این یعنی 80 سال . تاریخ دانشگاه در سینه پیشکسوتان است. پیشکسوتان هرگز بهترینها نبودند ولی بهترینها را ساختند که خود بهترین نباشند.
- در این مسیر 50 ساله، رشته فیزیوتراپی چه تغییر و تحولاتی داشته؟ چقدر پیشرفت کرده؟ نقش خدماتی که دانشآموختگان این رشته ارائه کردند در بهبود بیماری افرادی که رنج میکشیدند چه بوده؟
قبل از اینکه سؤال شمارا پاسخ دهیم امیدوارم هیچ دانشگاهی به خودش نبالد که ما توانستیم ظرفیت زیادی داشته باشیم. آن چیزی که دانشگاه تهران در این 80 سال دارد به نظر من میتواند خیلی بیشتر از اینها باشد. همه دانشکدهها همه اعضای هیئتعلمی مخصوصاً نسل حاضر میتوانند چندین برابر بهتر باشند. اگر دانشگاه تهران امروز در سطح بینالمللی جایگاه افتخارآمیزی دارد به نظر من یقیناً میتوانستیم بهتر باشیم. باید بیشتر تلاش میکردیم. برمیگردم به سؤال شما که چه تأثیری درروند خدمت به جامعه دارد. خدمت کردن، برطرف نیاز کسی است که نیازمند بوده هست و خواهد بود. کسی باید نیاز وام عدهای را برطرف کند، یکی باید نیاز نان را و یکی نیاز راه را و دانشگاه نیز نیاز آموزش به افرادی که بتوانند در بالاترین سطح علمی به جامعه خدمت کنند را باید انجام دهد و این وظیفه هر نهاد آموزشی است. به نظر من خیلی خدمت شده، خیلی تلاش شده. یقین دارم میتوانست بهتر باشد و من برای این بهتر شدن خیلی دویدم. چقدر موفق شدم؟ ناچیز. هیچوقت به کاری که انجامشده جایزهای، تشکری و ... را شایسته نمیدانم چراکه میتوانستم بهتر باشم. ما در دانشگاه تهران افتخار میکنیم که در تمام بیمارستانهای آموزشی وارد شدیم و بهتدریج این پایه بزرگتر و بهتر شد. یعنی بیشتر خدمت کردیم. زمانی در بیمارستان سینا ظرفیت محدود پذیرش داشتیم اما امروز شرایط بهتر شده است خوب که بنگریم میبینیم خدمات زیادی ارائهشده آنهم به نیازمند و بیمار. بخصوص در دوران 8 سال دفاع مقدس خدمات زیادی از سوی فارغالتحصیلان رشته فیزیوتراپی شده است که باید همه آنها جمعآوری و ثبت شود. اینها عالیترین منابعی است که میتواند ازنظر علمی برای دانشگاه باقی بماند. باید امروز دانشجوهایمان در رشتههای مختلف بدانند خیلی چیزها برای اولین بار در جنگ اتفاق افتاده است. تاریخ جنگ تنها مین و خمپاره نیست، بخشی از آن مربوط به تشخیص، درمان و اولویت دادن به درمان مجروحین است. ما همه اینها را تجربه کردیم.
- همهکسانی که در رشته خودشان کارکردند و مثل خودشان را تربیت کردند قطعاً انگیزه اشان خدمت بوده که این راه را طی کردند اما خدمت کردن به فرد معلول که شاید حتی توان تشکر کردن از معالج خود را ندارد چه حسی ایجاد میکند؟
باید انجام بدهی تا حس کنی. وقتی شما یک معلول را راه میاندازی مخصوصاً بچه معلول، زمان میگذاری، عشق میگذاری و این بچه را راه میاندازی و الآن میبینی در دانشگاه درس میخواند، این عشق و ارزش تعریف ندارد، قشنگ است. اولین کنگره فیزیوتراپی در ایران وقتیکه نه ارتوپدی، نه جراحی، نه اعصاب، نه داخلی و ... در ایران کنگره نداشتند تشکیل شد. امسال 26مین سال برگزاری این کنگره است. ما در ایران کنگرهای نداریم که 26 سال منظم برگزار شود اما ما برگزار کردیم. بازدهی آن را هم دیدیم. زمانی که هیچکس در طول جنگ موقعیت خارج رفتن را ندارد تمام منبع همین کنگره بود و از تمام شهرستانها هم میآمدند و از همان اول سالن پر میشد. الآن هم همینطور. آن سؤالی که پرسیدید چطور شد به این کارها پرداختم جوابش نیاز جامعه است.
- وضع بیماریهایی که نیازمند خدمات فیزیوتراپی بودند نسبت به الآن چطور بوده؟ افراد کمتری نیاز دارند یا بیشتر؟
هرروز نیاز بیشتر شده. یکزمانی ما به دنبال مریض بودیم و فیزیوتراپی را تبلیغ میکردیم تا بشناسیم اما الآن دیگر شناختهشده است. امروزه فیزیوتراپی بهاندازه کافی شناختهشده است و مسلم خدمتی که فیزیوتراپی الآن میتواند به جامعه بکند خیلی فراتر از آن چیزی است که انجام میدهد. میتوان دانشجوی بیشتری تربیت کرد. هیچوقت نباید به آن چیزی که هست راضی باشیم. تعداد مقالاتی که در خارج کشور چاپ میشود باید هدفمندی شود که بیشتر شود. پذیرش بیمار بیشتر شود. امروز نیاز به فیزیوتراپی بیشتر است. .
در همه رشتهها باید دید چهکار میتوان کرد که بهتر شد. تلاش، تلاش، تلاش. تلاش خیلی مهم است.
- نیروهای جوان را که میبینید چه توصیهای به آنها دارید؟
من قبل از اینکه به دانشجوها پیام بدهم به اساتیدشان میدهم چون سنم بالاست. میتوانند روش آموزشی، دید آموزشی، رفتار آموزشی، و حضورشان را تغییر دهند. اول رفتار انسانی، احترام به بیمار، ارزش به بیمار را به دانشجویان آموزش دهند. تغییر روش چیست؟ حضور بالای سر دانشجو در تمام اوقات، نه از راه دور. دانشجو در درمانگاه در ردههای عملی باید عمل کند. درس خواندن و مقاله نوشتن کافی نیست، حضور و عمل هم مهم است. از دانشجویان هم میخواهم بیشتر تمرین کنند، بیشتر در کارآموزی یاد بگیرند. این زمان را بینتیجه بدون تلاش نگذارند. خیلی دوست دارم سیستمهای ارزیابی باشد. هرکسی باید ارزیابی شود.
- استاد وضعیت آموزش فیزیوتراپی در کشورمان نسبت به کشورهای دیگر چگونه است؟
خیلی خوب است ولی میتواند بهتر باشد.
- اینکه وضعیت مناسب است را درجه میدانید؟شرایط حاکم ؟ استادان؟
استادان باعث شدند به اینجا برسد. تلاش شده. سکان عمدهاش به دست اساتید است. ولی بازهم اعتقادم این است میتواند بهتر باشد. باید از فرصتها بیشتر استفاده شود. تا سالهای طولانی دانشجویان دانشگاه تهران که فارغالتحصیل میشدند و بهجاهای دیگر میرفتند باید امتحان بورد میدادند یعنی یک امتحان ورودی بود تا بتوانند در آن کشور کار کنند. اینها در همان امتحان اول قبول میشدند. دانشجویان فارغالتحصیل دانشگاه تهران میتوانستند بلافاصله در انگلیس استخدام شوند یعنی بورد فیزیوتراپی انگلستان دانشجویان فارغالتحصیل ما را ازنظر آموزش و ... قبول کرده بود. دانشجویان فارغالتحصیل امریکا ازنظر تمرین جلوتر هستند بنابراین من فکر میکنم با مقداری تغییر ساختار میتوانیم بهتر باشیم. و برای این هم یک راهکار ساده دارم. ما افتخار میکنیم 80 سالگی دانشگاه را جشن بگیریم. 80 سال در اوج. و تمام این افتخارات را باید مدیون دانشجویان و استادان این دانشگاه باشیم.
- اگر به عقب برگردیم و باز به شما پیشنهاد شود به ایران برگردید و این رشته را در ایران ادامه دهید آیا بازهم همین راه را انتخاب میکردید؟
بیتردید همین کار را میکردم. ولی از آن چیزی که انجام دادم اصلاً راضی نیستم. من هم میتوانستم بیشتر تلاش کنم و بهتر باشم.
- نگاهتان به آینده این رشته چیست؟
نگاهم خیلی خوب است. نگاهی است که مسلماً به همین شکلی که آمده یقیناً بهتر جلو خواهد رفت ولی آرزو دارم موانع و مشکلات نیز از سر راه برداشته شود. اگر کسی میگوید عالی بودیم و عالی ادامه میدهیم اینیک اشتباه است. فیزیوتراپی یکی از پازلهای سلامت جامعه است و آن پازل را اگر برداری جایش خالیست و نمی توان با چیزی جایش را پر کرد. امیدوارم امکانات و نیازهایی فراهم شود که بتواند راحت تر پاسخگوی نیازهای جامعه فردا باشد. باید برنامه ریزی کرد. طرح ریزی کرد. سیاستگذاری کرد. پیشگیری یعنی چه؟ یعنی اگر سانحه عظیمی رخ داد در آن واحد پاسخگو باشی. به این میگویند آیندهنگری.
- دفتر دانشآموختگان دانشگاه یکی از کارهایش پیدا کردن پیشکسوتان و برقراری ارتباط با آنهاست. برنامههای مختلفی داریم، علمی، فرهنگی، آموزشی و ... دوست داریم با دانشآموختگان هر رشته بیشتر ارتباط برقرار کنیم.شما چه توصیهای برای دفتر در هموار کردن راهمان دارید؟
از اتاقهایتان بیرون بیایید.
ای دوست برای دوست جان باید داد در راه محبت امتحان باید داد
تنها نبود شرط محبت گفتن یکمرتبه هم عمل نشان باید داد
دفتر شما باید به آن چیزی که رسالت کاری و زیربنایی است بیشتر به عمل انجام دهد. یکی از کارها همان جمعکردن تاریخچه است. وسیله شوید که آن دانشجو ریشه رشته خود را بفهمد.
- بهعنوان سخن پایانی چه پیامی برای ما دارید؟
80 سال تلاش. 80 سال در اوج. افتخارآمیز است. افتخارش هم فقط برای مردم است. دانشگاه تهران متعلق به مردم است. 80 سال تلاش برای مردم بوده. افتخار مال مردم، از مردم و برای مردم است.
- از اینکه وقتی را بر
ای ما گذاشتید سپاسگزارم
- من هم از شما و همه همکاران دانشگاه که برای این مراسم تلاش میکنند تشکر میکنم.
ارسال به دوستان