طب ایرانی

دانشکده در یک نگاه

قدمت استفاده از گياهان و داروهاي طبيعي به ابتداي خلقت انسان برمي گردد. بشر براي رفع آلام خود همواره مهمترين ابزاري که در اختيار داشته، مواد موجود در طبيعت بوده است و اين روند هم اکنون نيز با تمام پيشرفت تکنولوژي ادامه دارد. اوج گيري دانش بشري در امر تحقيقات و به دنبال آن ساخت داروهاي پر قدرت شيميايي موجب غفلتي چند از مقولۀ گياهان دارويي و طب سنتي گرديد. اما ظهور عوارض جانبي شديد داروهاي شيميايي و شيوع بيماريهاي سخت علاج نظير بيماريهاي خود ايمني و... موجب روي آوري مجدد مردمان به مکاتب ديگر درماني گرديد. به طوري که اهميت اين موضوع براي سازمان بهداشت جهاني نيز پوشيده نماند و پروتکلي براي ساماندهي طب هاي مکمل و جايگزين به تصويب اين سازمان در سال 2000 ميلادي رسيد.

در کشور ما نيز از آنجا که طب سنتي، داروهاي گياهي و طب مكمل واژه هايي هستند كه سالهاست در نظام سلامت ما حضور گنگ و نامشخصي دارند و نياز به ساماندهي آنها احساس مي شد و از طرف ديگر در روند پيشرفت هاي جهاني پيروي از رهنمون هاي سازمان بهداشت جهاني امري اجتناب ناپذير مي نمود، مقدمات راه اندازي و تصويب رشته طب سنتي در سال 1385 در وزارت بهداشت فراهم گرديد. چهار دانشگاه علوم پزشکي تهران، علوم پزشکي شهيد بهشتي، علوم پزشکي ايران و شاهد براي جذب دانشجو اعلام آمادگي کردند. با حمايت رئيس دانشگاه علوم پزشکي تهران جناب آقاي دکتر لاريجاني نخستين دانشکده طب سنتي ايران در دانشگاه علوم پزشکي تهران در سال 1386 افتتاح شد. اين واقعه برگ زريني گشت که به گفته بسياري از صاحبنظران، مجوز ورود تفکرات ابن سيناها و رازي ها پس از سالها به دانشگاههاي علوم پزشکي گرديد.

تعريف طب سنتي

در سال 1978 سازمان بهداشت جهاني بيانيه اي در زمينه توسعه طب سنتي منتشر نمود. در بيانيه مزبور طب سنتي به طور خلاصه اينگونه تعريف شده است: مجموعه تمامي علوم نظري و علمي که در تشخيص طبي، پيشگيري و درمان بيماري هاي جسمي، ذهني يا نابهنجاري هاي اجتماعي به کار مي رود و به صورت گفتاري يا نوشتاري از نسلي به نسل ديگر انتقال يافته باشد.

در سال 2002 ميلادي سازمان بهداشت جهاني طب سنتي را با جزئيات بيشتري اينگونه تعريف نموده است: طب سنتي واژه اي کلي است که هم به سيستم هاي طب سنتي مانند طب سنتي چين، آيوروداي هند و طب يوناني عربي و هم به اشکال مختلف طب بومي اطلاق مي گردد. درمان هاي طب سنتي شامل دارو درمان (استفاده از گياهان دارويي، اجزاء حيواني و معدني) و روشهاي غير دارويي (مانند طب سوزني، ماساژ و درمان هاي روحي و رواني) مي باشد. درکشورهايي که سيستم خدمات پزشکي در آنها بر پايه طب مدرن استوار است، به جاي طب سنتي اغلب از واژه طب مکمل و طب جايگزين يا طب غيرمتعارف استفاده مي شود.

طب سنتي ايران، يک مکتب طبي کامل و پويا است که جهان را به عنوان نظام احسن و آفريده خالق عليم و حکيم مي نگرد و پزشک را از بابت تسلط و احاطه او به علوم مختلف و درک صحيح او از جهان هستي حکيم ناميده است. ريشه هاي مکتب طب سنتي ايران به بيش از 3000 سال قبل مي رسد، طبق نقل سيريل الگود مورخ پزشکي قبل از طب يوناني وجود داشته است و ايرانيان اصول آن چيزي را که طب يوناني ناميده شده، به يونانيان تعليم دادند و در ايران قديم وضعيت طب پيشرفته تر از آشور بود. ستارگان طب سنتي ايران مانند ابن سينا، رازي، علي بن عباس اهوازي، ابن ابي الصادق نيشابوري، سيد اسماعيل جرجاني و عماد الدين محمود شيرازي حدود هشت قرن هدايت دانشگاه هاي طب در غرب و شرق را بر عهده داشتند. دکتر نرمن هاوارد جونز در مجله سازمان بهداشت جهاني در سال 1972 مي نويسد: مهمترين مولف کتابهاي طبي در اسلام ابو علي الحسين ابن سينا مي باشد. کتاب طبي او به مدت 500 سال در دانشکده هاي پزشکي اروپا و آسيا تدريس مي شده است.