نکوداشت مقام استاد خلوت در بیمارستان امام خمینی برگزار شد
دکتر گتمیری: استاد خلوت یکی از نمادهای طبابت مردمی در بیمارستان امام بود
در مراسم تقدیر از خدمات صادقانه دکتر خلوت استاد پیشکسوت گروه روماتولوژی دانشگاه دکتر گتمیری شعری با عنوان خلوت انس قرائت کرد.
در این مراسم که پنج شنبه 30 خرداد 98 در بیمارستان امام خمینی به همت بخش روماتولوژی بیمارستان ولیعصر، دفتر ارتباط با دانش آموختگان و مرکز تحقیقات روماتولوژی برگزار شد، دکتر گتمیری قائم مقام دفتر ارتباط با دانش آموختگان دانشگاه نیز در سخنانی گفت: استاد خلوت را 20 سال است که می شناسم و همیشه از محضر ایشان بهره مند شده ام. استاد فقط به گروه روماتولوژی تعلق نداشت ایشان استاد گروه داخلی هم بود و گروه از حضور مرتب استاد در جلسات صبحگاهی بهره می برد.
وی ادامه داد: نرم خویی استاد خلوت از خصوصیات ویژه ایشان بود. همیشه به فکر بیمار بود و از تحمیل هزینه های اضافی به بیمار جداً خودداری می کرد. استاد خلوت یکی از نمادهای طبابت مردمی در بیمارستان امام بود. حتی در این چند ماهی که استاد همسر عزیز خود را از دست داده درجلسات صبح گاهی شرکت می کرد و ما از شمع وجودشان مستفیض می شدیم.
دکتر گتمیری در ادامه سخنانش شعری را که برای استاد خلوت سروده بود قرائت کرد که در ادامه می خوانید.
خلوت انس
كاش جاي اين رقابت ها رفاقت داشتيم اندكي با يكدگر انس و مودّت داشتيم
كاش قدر دوستان دانسته بودم بيشتر كاش قلبي خالي از حقد و حسادت داشتيم
كاش با اطرافيانم مهربانتر بودمي كاش با همکارها پيوند و الفت داشتيم
عالمان گويند تنهايي كند كوتاه عمر كاش آن كوتاه را هم ما به عزّت داشتيم
جويباري جاري از ياران بي رنگ و ريا سايه ساري از وفا و از محبت داشتيم
برق مي زد كاش هنگام پيامك چشم ها مثل آن دوران كه شوق تمبر و پاكت داشتيم
كاش با ياري قراري بود و امّيد وصال سر ز شور آكنده و دل با طراوت داشتيم
كاش قلب مهرباني همچو خان نخجوان سينه ي پاكي چنان استاد خلوت داشتيم
مهربان بوديم با بيمار و همراه از چه رو!؟ ما خبر از فاقه و فقر و فلاكت داشتيم
ما نه ثروتمند و ني از اغنيا بوديم ليك ثروتي سرشار از گنج طبابت داشتيم
ما از اين ثروت كه نه كسري پذيرد ني زوال دردمندان را نصيبي از كرامت داشتيم
ديده بودي كاش مرد مدعي! احوال ما ما كجا سوداي مال و حرص ثروت داشتيم!؟
ما طبيب شوربختانيم و با غم همنشين ما ز رنج دردمندان اشك حسرت داشتيم
سكته مي كرديم ما با سكته ي بيمار خويش از تب بيمار، كوهي از كسالت داشتيم
گاه پول نسخه ي بيمار هم پاي طبيب گرچه از كم بودنش گاهي خجالت داشتيم!
مشكلات ما فزون تر از توان و حدّ ماست چونكه انبوهي مريض بي بضاعت داشتيم
با همه نامردمي هايي كه بعضي مي كنند قدرداني هاي نابي از طبابت داشتيم
فصل سرد از مادر پيري تهيدست و نحيف هديه اي ارزنده از روي مناعت داشتيم
بافته است او از برايم دوش جفتي دستكش كاندر آن دريايي از مهر و عطوفت داشتيم
از ملاير شيره آورده است و روغن ديگري زعفران ناب از اطراف تربت داشتيم
شانه اي ناب از عسل هاي سرعين و اردبيل تحفه اي از مهرباني، با سخاوت داشتيم
گرچه از اول ز چيزي نارضامندي نبود ليك از طرح تحول ما رضايت داشتيم
ناسپاس و بنده ي ناشكر كي بوديم ما چونكه سرمشق از گروهي باقناعت داشتيم
در كلاس درس يلدا و حسابي بوده ايم افتخار محضر شمس شريعت داشتيم
ما ز نور دانش مير و عزيزي روشنيم ما به ديدار بهادرها سعادت داشتيم
ما به عمر خويش الگوهاي نابي ديده ايم چون نفيسي اسوه ي علم و فضيلت داشتيم
دستيار مرشد و سيّار بوديم و لسان از قناعت پيشگان الگوي خدمت داشتيم
خلوت انس است و الفت محفل امروز و كاش مرهمي بهر غم استاد خلوت داشتيم
همسر استاد خلوت در ميان جمع نيست بهر كام تلخ او ايكاش شربت داشتيم
خواستيم از حضرت حق نوشداروي غمش اندر اوقاتي كه با حق دوش خلوت داشتيم
دكتر سيدمنصور گتميري
29 خرداد ١٣٩٨
ارسال به دوستان