گفتگو با دکتر یلدا پدر دانش بیماری های عفونی، دانش آموخته و استاد پیشکسوت دانشگاه علوم پزشکی تهران

گفتگو با دكتر يلدا پدر دانش بيماري هاي عفوني، دانش آموخته و استاد پيشكسوت دانشگاه علوم پزشكي تهران

پروفسور عليرضا يلدا استاد پيشكسوت دانشگاه همكاران جوان را به خدمت به مردم توصيه كرد.

دكتر عليرضا يلدا متخصص بيماري هاي عفوني، به سال 1309 در خانواده اي مذهبي، در يكي از محلات قديمي تهران، به نام پامنار، ديده به جهان گشود و تحت تأثير رفتار و گفتار پدر و مادرش تحت تربيت ديني و مذهبي قرار گرفت، بطوريكه در دوره دبيرستان و حتي در زمان دانشجويي مقيد بود كه نمازهاي واجب يوميه را در مسجد به جماعت به جا آورد. دوره ابتدايي را در دبستان هاي ملي و متوسطه را در دبيرستان البرز گذراند. بخاطر نظم و انظباط و  پشتكاري كه از خود نشان داد، بنابر پيشنهاد دبيران فيزيك و شيمي دوره متوسطه، صبح زود و قبل از شروع كلاس به كار تدريس براي همكلاسي هايش مي پرداخت.
بلافاصله پس از اتمام دوره دبيرستان در سال 1330 در آزمون ورودي دانشگاه شركت نمود و در رشته پزشكي پذيرفته و در سال 1336 از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گشت و در سال 1339 موفق به كسب تخصص در رشته بيماري هاي عفوني  شد و پس از اتمام دوره مذكور به عنوان عضو هيأت علمي دانشگاه پذيرفته و تدريجاً به مقام استادي دست يافت.
پژوهش هاي برجسته در بيماري هاي عفوني، توانايي هاي آموزشي و رفتارهاي شايسته اخلاقي و انساني نسبت به بيماران، همكاران، پرسنل كادر پزشكي و شاگردانش از پروفسور يلدا، استادي بي بديل و نمونه اي از دانش، اخلاق و انسانيت ساخت.
تاكنون به استاد پروفسور يلدا بيش از 20 جايزه علمي به موجب خدمات برجسته و شاخص آموزشي و پژوهشي اعطا شده است. وي نخستين پزشك و استاد ايراني است كه نشان علمي "چهره هاي ماندگار" به ايشان اعطا شده است.
دانشكده پزشكي زنجان نشريه علمي – پزشكي خود را به پاس احترام به خدمات بي نظير استاد به نام "يلدا" نامگذاري كرده است.
پروفسور يلدا به حق استاد استادان و پدر دانش بيماري هاي عفوني ايران لقب گرفته و بنيادي علمي با نام وي ثبت گرديده است.  
وي در حال حاضر رياست بخش عفوني مجتمع بيمارستاني امام خميني (ره) را برعهده داشته و مشغول انجام وظيفه درمان و آموزش پزشكي در دانشگاه علوم پزشكي تهران در بيمارستان فوق بوده و عضو دايمي هيأت مميزه استادان دانشگاه براي ارتقاي اعضاي كادر هيأت علمي و آموزشي دانشگاه و عضو شوراي علمي بيش از 20 مجله معتبر پزشكي مي باشند. بعلاوه از چند دهه پيش تاكنون به عنوان عضو برجسته شوراي علمي، مشاورين و داوران نشريات كهن و معتبر پزشكي ايران چون مجله  دانشكده پزشكي تهران و مجله نظام پزشكي ايران منشاء خدمات شايان توجه اي بوده است.
استاد يلدا به سبب ويژگي هاي علمي و اخلاقي و انساني پس از تأسيس فرهنگستان علوم پزشكي، به عنوان عضو پيوسته اين فرهنگستان انتخاب شد.
استاد، مولف 17 كتاب در زمينه هاي دانش و اخلاق پزشكي، درمان بوده كه نمونه هايي از آن به شرح ذيل است:
1- نكته ها در 2 جلد
2- كتاب بيماري هاي عفوني ويروسي و باكتريال (دوجلد)
3- كتاب بيماري هاي قارچي داخلي (سيستميك)
4- كتاب چكيده و نوشتجات پزشكي (دوجلد) 
5- نظارت بر تعدادي از كتاب هاي ترجمه شده نظير هاريسون، سيسيل
6- پايان نامه ها و مقالات بالغ بر 100 مورد    
از اين آثار در حيطه ادب، مي توان به كتاب "نكته ها" اشاره داشت كه در رابطه با پند و اندرز و جملات  آموزنده بزرگان است.
دكتر يلدا طي گفتگويي با دفتر ارتباط با دانش آموختگان، از زمان تحصيل خود چنين گفت: درس خواندن در دانشكده پزشكي در زمان ما خيلي مشكل بود. برخلاف حالا كه دانشجويان اين همه امكانات دارند، ما حتي كتابفروشي نداشتيم و مجبور به استفاده از  كتابخانه بوديم. مثلاً اگر يك كتاب فيزيولوژي مي خواستم بايد زودتر از ديگران براي دريافت آن مراجعه مي كرديم.
وي ادامه داد: بعضي از اساتيد آن دوران بسيار خوب بودند، البته به دليل تغيير شرايط آن روزها و امروز نمي توان اساتيد گذشته و حال را با هم مقايسه كرد.
آقاي دكتر اديب كه خدا رحمتش كند، پزشكي قانوني درس مي داد، هميشه به شرايط دانشجويان توجه مي كرد و اگر كسي به دليل گرفتاري يا مشكلي نمي توانست نمره لازم را كسب نمايد اگر در ديگر دروسش موفق بود حتما به او ارفاق مي كرد.
پروفسور يلدا در ادامه با اشاره به شرايط سخت آن دوران افزود، در آن زمان اساتيد ميكروفن نداشتند و صحبت براي استادي كه نمي توانست بلند سخن بگويد تا سخنانش در يك كلاس با ظرفيت 240 نفر به گوش همه برسد و همچنين براي دانشجوياني كه  در رديف آخر كلاس بودند بسيار سخت بود. آن روزها چون كتاب زيادي در دسترس نبود، اكثراً در كلاس حضور داشتند و جزوه مي نوشتيم و بعضي از همكلاسي هايم از من جزوه مي گرفتند.
رييس بخش عفوني بيمارستان امام (ره) از دكتر علي وكيلي، استاد بيماري هاي داخلي به نيكي ياد نمود و در مورد صفات وي گفت: الآن كه فكر مي كنم مي بينم، دكتر وكيلي تمام صفات يك استاد خوب را دارا بود. خوب صحبت مي كرد و تن صداي خيلي خوبي داشت، خوش قيافه بود، موقع نوشتن از تمام سطح تخته استفاده مي كرد. با انگشتانش كه بر روي تريبون مي زد، صداي ريتم و تيك تاك قلب را به ما آموزش مي داد. مدام لبخند بر لب داشت، به همين جهت هميشه كلاسش خيلي شلوغ بود، حتي شاگردان كلاس هاي ديگر هم سر درس اين استاد مي آمدند. مثلي است كه مي گويد:
درس معلم ار بود زمزمه محبتي                  جمعه به مكتب آورد طفل گريز پاي را
دكتر يلدا ادامه داد البته در بين اساتيد بودند كساني كه باوجوديكه خيلي باسواد بوده و چند جلد كتاب هم نوشته بودند، ولي وقتي درس مي دادند، نمي توانستند حق مطلب را ادا كند.
وي با اشاره به اينكه واقعاً درس هايي كه يك استاد بايد بداند را به وي آموزش نداده اند، اظهار داشت: يك نفر صرفاً به خاطر سواد خوبش، استاد نمي شود بلكه بايد فرهنگ استاد بودن و ارتباط برقرار كردن با دانشجويان را نيز دارا باشد. امروز زبان سخن گفتن و نحوه ارتباط برقرار كردن با گذشته تفاوت كرده است، ضمن اينكه بايد رابطه معنوي بين استاد و شاگرد برقرار باشد. مدتي است مي انديشم كه اگر بچه ام سركلاسي بيايد و چيزي ياد نگيرد چه حالتي پيدا مي كنم، پس اين بچه ها هم كه سر كلاس مي آيند بايد به اينها چيز ياد بدهيم.
وي به دانشجويان چنين توصيه مي كند: زماني كه در سر كلاس هستيد، اين زمان قسمتي از عمر شماست، بايد همان موقع چيزي ياد بگيريد و اگر جزوه بنويسيد به اميد اينكه بعداً مي خوانم، معلوم نيست بعداً چقدر وقت داشته باشيد. 
پژوهشگر برجسته بيماري هاي عفوني از نحوه پژوهش در زمان خويش گفت: به جرات مي توانم بگويم در سال اولي كه معاون و سپس رييس درمانگاه شدم، پژوهشي در كار نبود و به ما آموزش نداده بودند. سال هاي اخير اين امر خيلي پيشرفت نمود. 
البته بايد بپذيريم، همه نمي توانند خوب بنويسند. عده اي خوش قلم بوده و خوب مي نويسند و برخي ديگر بيان خوبي دارند. مهم نيست كه ما انسان ها را مثل هم تربيت كنيم، مهم اين است از هركدام از انسان ها برحسب توانشان استفاده نماييم. بايد استعدادهاي افراد مختلف را كشف و پرورش داد.
وي در مورد صفات استادي گفت: استادي كه خوب باشد، نه تنها درس را خوب ياد مي دهد، بلكه زندگي كردن، آداب زندگي و معناي آن را به دانشجويان مي آموزد. به شاگردانش مي آموزد كه موفقيت اصلي، موفقيت معنوي و  رواني است، نه موفقيت اجتماعي كه مترادف پولدار شدن است. منظورم اين نيست كه ماديات ارزش ندارد، ولي تمام زندگي ماديات نيست، چه بسا وضع مادي خيلي ها خوب است ولي زندگي خوبي ندارند.
وي خاطر نشان نمود كه امروزه سازمان بهداشت جهاني، علاوه بر سلامت جسم و روح، معنويت را هم براي سلامت جامعه لازم دانسته است.
استاد يلدا معتقد است، اگرچه عوامل متعددي از قبيل خانواده، مدرسه، محل زندگي، دوستان و اين اواخر انواع رسانه ها، در ساخت انسان ها دخالت دارند، اما اساتيد اگر از هر جهت، مخصوصاً از جهت معنوي خودشان را درست كنند و آنرا عملاً ثابت نمايند دانشجويان تحت تأثير قرار مي گيرند، چون رفتار انسان خيلي موثر است. بايد رابطه موثر برقرار نمود. هسته اصلي معنويت، ايجاد رابطه صحيح است. بايد اين احساس را داشته باشيم كه اينها بچه هاي ما هستند. حتي برخي بالاتر اين گونه مي  انديشند كه تمام انسان ها را جزء وجود خودتان بدانيد.
استاد پيشكسوت دانشگاه با اشاره به اينكه تمام دانشجويان مانند فرزندانم هستند گفت، هميشه سعي مي كنم كه با درس دادن و بيان مسايل علمي، خودم رضايت پيدا كنم، طوري حرف بزنم كه آنها استفاده كنند، همانطور كه ديگران نيز مي گويند، وقتي حرف مي زنيد، مطمئن شويد كه مستمع شما حرفتان را درك كرده باشد. بايد به قدرت گيرندگي دانشجو و لزوم بيان آن مطلب، توجه نمود. 
وي به شاگردانش گفته و مي گويد: انسان خودش بايد خودش را درست كند. اگر هركسي برنامه كارش اين باشد كه بايد خدمتي نموده و دل كسي را شاد كرده باشد، در درجه اول خودش شاد مي شود كه شادي براي انسان خيلي لازم است. 
پزشكي از خاطراتش نوشته بود كه مريضي را درمان نمودم و او اين بيت شعر را برايم خوانو و گفت آن را بكار ببر:  
تا تواني به جهان خدمت محرومان كن   به دمي يا درمي، يا قدمي يا قلمي
عضو پيوسته فرهنگستان علوم پزشكي، انتشار تأليفات و نشريات اساتيد پيشكسوت را راهي جهت استفاده از تجارب آنان خواند و ترويج فرهنگ مطالعه را در بهره گيري جوان ها از آن تجارب ارزنده، موثر دانست. وي در ادامه سخنان خود اقدام دفتر ارتباط با دانش آموختگان در رابطه با مصاحبه با اساتيد پيشكسوت را كاري مقدس و خيرخواهانه دانست و افزود، در واقع با مصاحبه نظرات افراد را مي پرسيد و اين نظرات يك گام جوانان ما را به جلو مي برد كه اين ارزش معنوي دارد.
پروفسور يلدا در مورد ارتقاء دانشگاه معتقد است كه تدريجاً دانشگاه بهتر شده و مي شود. وي خاطر نشان نمود كه: در مورد ارتقاء علمي رشته خودم نسبت به گذشته خيلي بهتر شده است. پزشكان بخش ما در مجلات خارجي مقاله چاپ مي كنند و من به اين جوان ها اميدوار هستم. بايد خودمان را با خودمان مقايسه كنيم و بين المللي فكر كنيم، ملي عمل نماييم و امكانات و شرايط مان را بسنجيم. مدير خوب كسي است كه از امكانات موجود بهترين استفاده را نموده و بداند كه از افراد چگونه استفاده  نمايد. يكي از دستورات ديني ما اين است كه هميشه به چيزهايي كه داريم، فكر كنيم و اگر به چيزهايي كه نداريم، فكر كنيم، دچار يأس و نااميدي مي شويم. البته اين بدان معنا نيست كه آرزو و هدف و ايده اي نداشته باشيم. بايد واقعاً كشورمان را دوست داشته باشيم و فقط حرفش را نزنيم.
استاد سپس به ذكر اين حكايت پرداخت كه:
روزي قرار بود كه ابوسعيد ابوالخير، براي مردمي كه در مسجد گرد آمده بودند، سخنراني كند. ازدحام جمعيت به حدي رسيد كه ديگر جاي نشستن نبود. مردي بالاي منبر رفت و گفت: خدا پدرش را بيامرزد از آنجايي كه هست گامي فراتر نهد. مردم بلند شدند و جلو و جلوتر رفتند و براي ديگران جا باز شد. ابوسعيد ابوالخير بالاي منبر رفت و گفت: آنچه اولياء و انبياء مي خواستند بگويند و آنچه كه ما مي خواستيم امروز بگوييم، اين برادر ما گفت. خدا پدرش را بيامرزد از آن جايي كه هست گامي فراتر نهد.
دكتر يلدا ضمن بين مطلب فوق خاطر نشان كرد كه اگر اين فرهنگ جا بيفتد و از آن جايي كه هستيم، هر روز گامي فراتر بگذاريم، وضع ما خوب مي شود.
پيام استاد به كساني كه تازه مي خواهند وارد حرفه پزشكي شوند اين است كه تمام زندگي ماديات نيست و هميشه به آن موفقيتي كه اجتماع قبول دارد فكر نكنيد. بايد سعي نمود كه با مسايل معنوي آشنا شد.
در پايان دكتر يلدا، اين عبارات زيبا را بر زبانش جاري نمود:
ان النفس لامارة بالسوء الا من رحم ربي (نفس شما را به بدي امر مي كند، مگر اينكه خدا به شما رحم كند). انسان بايد پرواز بالاتري داشته باشد و نااميد نگردد. اميد مثل چشم انسان است، اگر انسان چشمش را از دست بدهد، حركت برايش خيلي مشكل مي شود. هركس بايد وظيفه اش را انجام دهد، به ديگران خوبي كرده و مردم را شاد نمايدو به آينده اميد داشته باشد.

کلمات کلیدی