دکتر مسلم بهادری بر تربیت پزشک به عنوان وظیفه اصلی دانشگاه علوم پزشکی تاکید کرد.
دكتر مسلم بهادري استاد پيشكسوت دانشگاه علوم بزشكي تهران عنوان كرد يك دانشگاه علوم پزشكي نمي تواند هم پزشك تربيت كند و هم به مشكلات بهداشتي مغازهها و اصناف رسيدگي كند.
دكتر مسلم بهادري در مصاحبهاي با خبرگزاري دانشجويان ايران با اشاره به اينكه وزارت بهداشت مسئوليت سلامت جامعه را بايد عهده دار باشد ويك دانشگاه علوم پزشكي نمي تواند هم پزشك تربيت كند و هم به مشكلات بهداشتي مغازهها و اصناف رسيدگي كند، راهكار مناسب را بازگشت آموزش پزشكي به وزارت علوم و به عهده گرفتن كنترل و نظارت بر بهداشت و درمان كشور توسط وزارت بهداشت با استفاده از نظرات كارشناسي ومتخصصان دانشگاههاي علوم پزشكي دانست.
وي با تأكيد بر اينكه بودجههاي آموزشي نبايد صرف امور اجرايي وزارت بهداشت شود ادامه داد: اداره دانشگاههاي علوم پزشكي توسط وزارت بهداشت امري غير ضروريست شايد اين كار در گذشته به علت جبران كمبود نيروي پزشكي انجام ميشد ولي ادامه آن با توجه به اشباع تعداد پزشكان در كشور ضرورتي ندارد.
وي افزود: تئوري سپرده شدن آموزش پزشكي به وزارت بهداشت جهت آموزش دانشجويان پزشكي برپايه محوريت سلامت در عمل اتفاق نيفتاد چون ساختار دانشكدههاي پزشكي براي اين كار تعريف نشده بود ضمن اينكه جامعه ايراني پذيراي اين موضوع نبود.
اين استاد پيشكسوت با اشاره به وضعيت آموزش پزشكي كشور، آن را از نظر كمي و كيفي خوب توصيف كرد و تمام وقت نبودن اساتيد و تصدي وزارت بهداشت برآموزش پزشكي را مهمترين مشكلات آن دانست.
دكتر بهادري در خصوص كيفيت درمان در كشور اظهار داشت: ما بهترين درمان را نه از دانشگاهها و بيمارستانهاي آموزشي، بلكه از بخش خصوصي درمان دريافت ميكنيم، چرا كه بودجههاي دانشگاهها كه بايد صرف آموزش، پژوهش و درمان در بيمارستانهاي آموزشي شود، صرف امور اجرايي وزارت بهداشت ميشود و ادامه الحاق آموزش پزشكي به وزارت بهداشت براي دانشگاه ها و جامعه فايدهاي ندارد.
وي در گوشه اي ديگر از سخنان خود تصريح كرد: يكي از مهمترين مشكلات آموزش پزشكي تمام وقت نبودن اساتيد است. اكثر اعضاي هيأت علمي دانشگاهها بخش زيادي از وقت خود را صرف ارايه خدمات در بخش خصوصي ميكنند، چون دانشگاهها نيازهاي مالي آنها را برآورده نمي كنند. هيچ كدام از بيمارستانهاي آموزشي ما، كلينيك اختصاصي براي اعضاي هيأت علمي بيمارستانها ندارند درحاليكه دانشگاه بايد كار خصوصي اساتيد را هم در دانشگاه ايجاد كند با اين وجود به طور كلي تعداد بالاي اعضاي هيأت علمي در دانشگاه ها تا حدودي خلاء تمام وقت نبودن اساتيد را جبران ميكند.
رئيس دفتر ارتباط با دانش آموختگان دانشگاه با تأكيد بر اطلاح سيستم خدمات درماني و بيمهاي اظهار داشت:در شرايط ايدهال هر يك از افراد جامعه بايد به يك الگوي سلامت شناخته شده متكي باشد در حال حاضر خدمات پزشكي كشور بيشتر بصورت خصوصي ارايه ميشود.
وي افزود: از طرف ديگر پوشش ضعيف بيمهاي در كشور كه حدود 25 تا 30 درصد افراد جامعه را در بر ميگيرد و سهم پرداختي ناچيز بيمه گر باعث شده تا بخش زيادي ازهزينههاي درماني بصورت فرانشيز از مردم دريافت شود. يكي از اولويتهاي شبكه بهداشتي كشور ايجاد يك شبكه بيمهاي – درماني بود كه بر اساس آن افراد با بهرهمندي از بيمههاي درماني كامل متكي به يك مركز بهداشتي درماني ميشدند و بابت ويزيت و كنترل بهداشتي هيچ هزينهاي پرداخت نميكردند. اما متاسفانه اين اولويت عملي نشد .
دكتر بهادري درخصوص طرح پذيرش دانشجوي پزشكي از مقطع ليسانس اظهار داشت: بطور كلي دو نظريه براي پذيرش دانشجوي پزشكي وجود دارد. يكي پذيرش از دوره دبيرستان در يك مقطع پيوسته دكترا و ديگري پذيرش از مقطع كارشناسي، كه با بررسي ونتايج بدست آمده ااز 350 دانشگاه دنيا، هيچ كس نميتواند بگويد كداميك از اين دو روش بهتراست. مهم انتخاب يكي از اين دو روش براساس نيازهاي جامعه جهت پرورش پزشكان شايسته است.
وي با اشاره به اينكه پذيرش فعلي پزشكان نه براساس نيازهاي جامعه بلكه بر اساس رقابتهاي خانوادگي و مالي است افزود: پذيرش دانشجويان از مقطع ليسانس باعث ميشود تصميم گيري افراد براي ورود به پزشكي بر اساس تواناييها وعلايق باشد و فشار خانوادهها كمتر شود. با بلوغ فكري دانشجويان در دوره ليسانس افراد مستقلتر در اين خصوص تصميم ميگيرند و اين عاقلانهترين روش براي كشور ما است.
وي ادامه داد دوره آموزش پزشكي بسيار طولاني و پيوسته است كه هيچ راه خروجي ندارد و دانشجوياني كه در سالهاي اول از اين رشته خسته ميشوند، چارهاي جز ترك تحصيل يا ادامه اجباري آن ندارند و اين جز اتلاف وقت دانشجويان نيست.
اين استاد پيشكسوت بزرگترين چالش آموزشي دنيا را مسأله انتخاب بيان كرد و افزود: در حال حاضر تعدادي تست صحيح، ملاك خوبي براي پذيرش افراد در دانشگاه ها نيست، در كالجهاي معتبر دنيا شخصيت افراد، مسئوليت پذيري و اخلاقيات در سنجش دانشجويان مورد بررسي قرار ميگيرد بنابراين پذيرش دانشجوي پزشكي از ليسانس باعث مي شود افراد آزادانه رشته مورد نظر خود را پس از دوره ليسانس انتخاب كنند و دانشگاهها هم افراد را بر پايه سوابق علمي، پژوهشي و شخصيت آنان در دوره ليسانس مورد سنجش قرار دهند.
وي تصريح كرد ما معتقديم سازمان سنجش نبايد مسئول انتخاب و گزينش دانشجويان باشد بلكه نتايج آزموني كه از سوي اين سازمان برگزار ميشود بايد به عنوان يكي از معيارهاي پذيرش دانشجويان در كنار معيارهاي ديگر مورد ارزيابي قرار گيرد.
دكتر بهادري در پايان سخنان خود با اشاره به اينكه لزومي ندارد دوره ليسانس مستقل و ويژهاي براي پزشكي تعريف شود ، افزود: هر فرد با هر رشته مرتبط با پزشكي ميتواند وارد پزشكي شود و در سال اول پزشكي دروس مورد نياز خود را دريافت كند . البته بهتر است مانند اكثر كشورهاي دنيا دانشجويان تمام رشتهها مانند رياضيات محض، فلسفه، ادبيات و .... بتوانند با كسب آمادگيهاي لازم در رشته پزشكي شركت كنند، لزومي ندارد يك خط مستقيم براي دانشجو ترسيم شود و آنرا ملزم به حركت در اين خط كند بلكه بهتر است در اين مسير انتخاب ايجاد شود تا استعدادهاي جوانان در آنها شكوفا شده و به جامعه نيرو دهد.
ارسال به دوستان