دکتر آقاجانی: صداقت با نسل جوان حوزه سلامت، کلید موفقیت ماست.
از «هرم مازلو» تا «هوش مصنوعی»؛ واکاوی ریشههای بحران در اخلاق حرفهای در گفتگو با دکتر آقاجانی
نهمین سمینار تعهد حرفهای در نظام سلامت، امسال با رویکردی متفاوت به سراغ یکی از پیچیدهترین مباحث روز رفته است: «تفاوت دیدگاه های نسلی». در همین راستا با دکتر حسن آقاجانی، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، مدیر گروه قلب دانشگاه علوم پزشکی تهران و از اعضای کمیته علمی سمینار به گفتگو نشستیم. ایشان با نگاهی آسیبشناسانه، معتقدند که برای اصلاح رفتار حرفهای، ابتدا باید بسترها و زیرساختهای اقتصادی و ساختاری را اصلاح کرد و سپس با زبانِ مخصوص نسل جدید با آنها به گفتگو نشست.
آقای دکتر، به عنوان پرسش نخست؛ در شرایطی که نظام سلامت با چالشهای رفتاری متعددی روبروست، برگزاری سمینارهایی با موضوع «تعهد حرفهای» را چقدر در تغییر این وضعیت موثر میدانید؟
بسمالله الرحمن الرحیم. همین که ما موضوعی را به عنوان «چالش» مطرح میکنیم، یعنی درک کردهایم که ناهنجاریهایی در رفتار حرفهای وجود دارد که باید به آن پرداخته شود. اما پاسخ به سوال شما یک مسیر فرآیندی دارد؛ برای اینکه رفتار (Action) در یک فرد تغییر کند، ابتدا باید «بینش» او تغییر یابد، این بینش منجر به تغییر در «نگرش » شود و در نهایت به تغییر در «کنش» یا رفتار منجر گردد. سمینارها بستری برای تعاطی افکار و انتقال تجربیات هستند؛ بهویژه در مباحث بینرشتهای که در دوره عمومی پزشکی به عنوان یک تاپیک خاص تدریس نمیشوند. لذا این نشستها باعث پر کردن این خلا ها خواهند شد و قطعاً به تغییر نگرش کمک میکنند، اما نباید فراموش کنیم که سمینار تمامِ راه نیست. اصولا باید بستر این ناهنجاری ها شناخته شود.
شما به «بسترهای ایجاد ناهنجاری» اشاره کردید. منظورتان این است که ریشه مشکلات صرفاً در آموزش نیست؟
دقیقاً. ما باید مانند علم پزشکی، نگاهی پیشگیرانه داشته باشیم و «علل» را بررسی کنیم. اگر در پزشکی میگوییم برای جلوگیری از بیماری قلبی باید «لایف استایل» را اصلاح کرد، در تعهد حرفهای هم باید بسترها را اصلاح کنیم. واقعیت این است که وقتی اقتصاد سلامت با شرایط زندگی معمول یک پزشک متناسب نیست و تخصیص منابع با اپیدمیولوژی بیماریها و انتظارات مردم همخوانی ندارد، ممکن است فرد دچار لغزش شود. طبق «هرم مازلو»، تا زمانی که نیازهای سطح اول (معیشت و امنیت اولیه) تامین نشود، نمیتوان از فرد انتظار داشت به سطوح بالاتر اخلاقی فکر کند. لذا سیاستگذاران باید در این سمینارها حضور داشته باشند هم به عنوان شنونده و هم به عنوان سخنران و از نتایج سمینار به سمت اصلاح ساختارها، واقعی کردن تعرفهها و تخصیص منابع حرکت کنند تا پزشک بتواند با یک زندگی سالم و آبرومند، تعهد حرفهایاش را حفظ کند.
موضوع سمینار امسال «تفاوت دیدگاه نسلها در هنجار های رفتار حرفه ای» است. شما این تفاوت را در نسل جدید پزشکان چگونه میبینید؟
گفتمان (Discourse) نسل جدید با نسل گذشته کاملاً متفاوت است. نسل ما در ساختاری تربیت شد که به سنتها و شخصیتهای کاریزماتیک اتکای زیادی داشت. برای یک تحقیق ساده باید ساعتها در کتابخانهها وقت میگذاشتیم اما نسل امروز، «نسلِ چتجیپیتی (ChatGPT)» است. وقتی یک رزیدنت میتواند از هوش مصنوعی اطلاعاتی دقیقتر، تحلیلشده و مقایسهای دریافت کند، دیگر آن ابهت علمیِ سنتی استاد برایش رنگ میبازد. آموزش پزشکی تحت یک تحول عظیم ناشی از هوش مصنوعی (AI) قرار گرفته است. نسل جدید، «محسوسگرا» و «حسگرا» است و بیشتر به معیارهای کمیسازی شده و نتایج ملموس باور دارد. ما باید با زبان خودشان با آنها صحبت کنیم؛ یعنی از طریق ابزارهای مدرن و سیستمهای ارزیابی دقیق به آنها فیدبک بدهیم، نه فقط با تکیه بر الگوهای سنتی زیرا ممکن است دیگر الگوی سنتی داشتن برای نسل جدید معنا نداشته باشد.
به نظر میرسد این «حسگرایی» که فرمودید، میتواند تهدیدی برای جنبههای معنوی حرفه پزشکی باشد. اینطور نیست؟
انسان موجودی تکبعدی نیست. اگرچه پوزیتیویسم در دنیای امروز جای زیادی باز کرده و نسل جدید میگوید «چیزی را که میبینم قبول دارم»، اما اگر معنا را از زندگی بگیریم، زندگی پوچ (Boring) و غیرقابل تحمل میشود. تمایز انسان از حیوان در این است که انسان میتواند از «خود» فاصله بگیرد، بر محسوساتش نظارت کند و عقلش را نقد کند. ما وظیفه داریم در کنار زبان مدرن و توجه بی رویه به محسوسات، «معنا» را هم به حرفه بازگردانیم، اما نه با تحمیل، بلکه با درک زبان و دیدگاه نسل جدید. ما باید پروفشنالیسم را از دیدی که جوانان به آن باور دارند نظاره کنیم و با معیار های کمی شده، با آنها گفتگو کنیم.
آقای دکتر، برای استقبال جوانان از این سمینارها چه تمهیداتی پیشنهاد میدهید؟
باید با نسل جوان «صادق» باشیم. جوانان امروز
از سخنرانیهای اخلاقی و قضاوت شدن خسته شدهاند. آنها نباید حس کنند که بدون درک شرایط مورد قضاوت قرار گرفته اند. ما باید از رویکرد جاجمنتال (Judgmental) به سمت (Perceiving)درک متقابل و همدلی حرکت کنیم. جوانان باید بدانند در این سمینار چرایی مشکلات با لحاظ کردن درک شرایط موجود بررسی می شود.
به عنوان مثال، پزشک نخبه ای را در نظر بگیریم که در دوران کودکی، بهعنوان فردی که قرار بوده مسیر پزشکی را طی کند، از سوی خانواده مورد توجه ویژه قرار گرفته است، او بسیاری از تفریحات معمول را کنار گذاشته و حتی مهمانیها و سفرهای خانوادگیاش نیز تحتتأثیر شرایط سخت آمادگی برای کنکور قرار داشته است. پس از آن، دوره هفتساله پزشکی را در فضایی رقابتی پشت سر گذاشته و در دوره رزیدنتی نیز کشیکهای سنگین و دشواریهای فراوان را تحمل کرده است، در نهایت وارد عرصه کاری می شود و متأسفانه در مناطق دورافتاده با اختلافات فرهنگی و مشکلات شدید مالی دستوپنجه نرم میکند. این تنها نمونهای از نارسایی هایی است که حوزه پزشکی با آن مواجه است.
جوانان باید حس کنند که این سمینار جایی برای شنیدن دردهای آنهاست. «ما باید ابتدا با کفشهای آنها راه برویم تا شرایط سختشان را بهدرستی درک کنیم. اگر آنها ببینند که ما برای مشکلاتشان راهکارهای اجرایی داریم، قطعاً در سمینار شرکت خواهند کرد. در واقع، صداقت با نسل جوان کلید اصلی موفقیت ماست.»
نظر دهید