تقدیر از برگزیدگان چهارمین سمینار تعهدحرفه ای

مرحوم دکتر یزدی: معرفی الگوهای عملی برای آموزش تعهدحرفه ای بسیار موثرتر از بیان آن به صورت تئوری است

مرحوم دکتر یزدی: معرفی الگوهای عملی برای آموزش تعهدحرفه ای بسیار موثرتر از بیان آن به صورت تئوری است

در چهارمین سمینار علمی تعهدحرفه ای یکی از برگزیدگان، مرحوم دکتر یزدی یشکسوت دندانپزشکی دانشگاه بود که متن مصاحبه با ایشان را که سال گذشته انجام گرفته بود را در ادامه می خوانید.

آقای دکتر زمانی که شما وارد دانشگاه شدید نگاهتان به دانشگاه و توقعتان از اساتید و محیط دانشگاه به چه شکل بود؟
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود، صحنه پیوسته به جاست، خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
من در سال ۱۳۲۰ وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم  و در رشته شیمی تحصیل کردم . در سال ۱۳۲۷ وارد رشته پزشکی شدم . در آن زمان رئیس دانشگاه تهران دکتر علی اکبر سیاسی بود. همان سال در رشته دندان پزشکی نیز قبول شدم و چون نمی‌توانستم همزمان دو رشته را بخوانم دندانپزشکی را انتخاب کردم. در دوران دبیرستان در مدرسه دارلفنون معلمانی مثل دکتر نوربخشی که استاد فقه بود در زندگی من بسیار تاثیرگذار بود. البته در دانشکده هم اساتید بسیار خوبی داشتم، مرحوم دکتر محمود سیاسی، دکتر ریاض، دکتر حیدر سرخوش و دکتر سیاح که از بهترین ها بودند. اساتید خارج از کشورم نیز با وجودی که مسلمان نبودند اما یک معلم مقید و دلسوز بودند.

کمی در مورد تعهد حرفه ای صحبت کنید؟
موفقیت ها، شکست ها و تعالی هایی که در زندگی می بینیم شمه ایی از کلمه زیبای تعالی و تعهد است. مذهب چیزی نیست جز یک سری از قوانین و مقررات که افراد به ان متعهد هستند. اینکه برخی افراد از مذهب و تعهداتشان شانه خالی می کنند به دلیل الزامات و محدودیت هایی است که برایشان به وجود می آید. بنابراین تعهد در حقیقت یک کلمه بسیار پر معنا و شایسته است.
از روزی که وارد خانواده بزرگ دانشگاه شدم تعهد را آموختم  چون آن را به مصداق یک فکر پژوهشی که از سن کودکی در خانه و خانواده آغاز می شود می پندارم. معتقدم آموزش و پرورش مکمل هم هستند. خداوند بر مبنای کرامت خود استعداد آموختن را در تمامی انسان ها قرار داده ولی چیزی که انسان ها را از یکدیگر متمایز می کند پرورش است که از ابتدا در خانواده شکل می گیرد. بسیاری از معلمان هستند که علاوه بر وظیفه آموزش، پرورش دانش آموزان را هم در کنار آن به عهده می گیرند و این حاکی از آموزش صحیح افراد در خانواده است. الزامی ندارد که  آموزش تعهد در خانواده به صورت دیکته وار به فرزندان آموزش داده شود بلکه به صورت عملی و رفتارهای اعضای خانواده فرزندان این تعهد را می آموزند. ما نقش معرفی الگوهای عملی و اساتید را برای آموزش تعهد حرفه ای بسیار موثرتر از مسائل تئوری و بیان آنها به صورت تئوری می دانیم. همه ما در جامعه وظایف و تعهداتی داریم. جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم مثل یک ماشین از اجزا و قطعات متفاوتی تشکیل شده است اگر هر کدام از این اجزا به خوبی کار نکنند جامعه به مشکل برمی خورد و دچار هنجار شکنی شود.

آقای دکتر شما به مسئله پرورش بسیار تاکید دارید این سوال پیش می آید که اگر فردی در خانواده از پرورش خوب برخوردار نباشد آیا می‌تواند در دانشگاه توسط اساتید و اشخاص متعهد این پرورش در او شکل گرفته و فردی مسئولیت پذیر و متعهد شود؟
به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. مقالاتی وجود دارد مبنی بر بررسی دوقلو ها تا سن ۲۷ سالگی. بررسی کرده اند که آیا آنها که از لحاظ ژنتیک  یکسان هستند؟ در سن بالا دچار عوارض یا بیماری های مشابهی می شوند؟ متوجه شدند یکی از آنها که در کارگاه طلا فروشی کار می کند دچار سرطان ریه شده و دیگری که در مکان دیگری زندگی کرده این بیماری را نگرفته و این مسئله حاکی از اکتساب است که فرد در محیط های مختلف میتواند بیماریها و حتی خلق و خوی های متفاوتی را دریافت کند. محیط می تواند بر روی اشخاص بسیار تاثیرگذار باشد . فرد در خانواده به خاطر بودن در کنار اعضای خانواده بسیاری از رفتارها را می اموزد ولی به این شکل نیست که محیط روی فرد تاثیر گذار نباشد.

آقای دکتر نقش اساتید را در ارتباط با تعهد حرفه ای در دانشگاه به چه شکل می بینید؟
اساتید نقش بسیار موثر و مهمی در آموزش تعهدحرفه ای در دانشگاه به عهده دارند. فرد ۱۸ سالهای که به دانشگاه می آید شخصیت وجودی او شکل گرفته، تغییر شخصیت او کار سختی است ولی ابنطور نیست که اساتید نتوانند این ویژگیها را در افراد به وجود بیاورند. اساتید هم میتوانند روی فرد که شخصیت آن شکل گرفته  تاثیرگذار باشند ولی کار دشوارتر می شود و اگر این فرد را در شرایط خاصی قرار دهند می توانند مسئولیت پذیری و تعهد را در او به وجود بیاورند. البته ما نباید از اساتید انتظار زیادی داشته باشیم بلکه باید در انتخاب اساتید و معلمان خود که به فرزندان ما آموزش و پرورش را می آموزند توجه بیشتری داشته باشیم.

یکی از مصادیق مهم تعهد و مسئولیت پذیری تعهد به کشور و میهن است. شما با توجه به این که تحصیلات خود را در خارج از کشور سپری کردید دوباره به میهن بازگشتید علت این بازگشت چه بود؟
آن زمان شاگردان اول دانشگاه با سهمیه بورسیه دولت وقت، برای تحصیل به خارج از کشور می رفتند که شامل حال من هم شد. البته در خارج از کشور هم مشکلات زیادی وجود داشت. با سختی بسیاری درس خواندم. من با سیستم آموزش واحدی آشنا نبودم چون سالانه درس می خواندیم . با مشکلات و مشقت های بسیاری که وجود داشت توانستم به خاطر تعهد و پایبندی به مسئولیت هایی که کشور به من سپرده بود درس ها را گذراندم.
البته بنده در خارج از کشور بسیار دچار مشکل شدم  چون بورسیه ام قطع شد و خدا را شکر به خاطر وجود اساتید متعهد و پایبند به موارد آموزشی که چون میدیدند بنده دانشجوی کوشا و با استعدادی هستم با دانشگاه صحبت کردند و توانستند شهریه بنده را وصل کنند و فقط با آن مقدار پولی که کشور با مشکلات بسیار به من می پرداخت زندگی خود را می گدراندم تا تحصیلم را به پایان رساندم. پس از پایان تحصیل در کشور آمریکا در کلینیکهای مختلف مشغول به کار شدم. همان زمان همسرم هشت ماهه باردار بود و چون به هیچ وجه راضی نبودم فرزندم در خاک آمریکا به دنیا بیاید با تمام مشکلاتی که وجود داشت به ایران بازگشتیم و دخترم در کشور و خاک میهنم به دنیا آمد.
در مدتی که ایران بودم  به کشور خود خدمت کردم در آن زمان انقلاب شده بود و پس از مدتی از آمریکا برای بنده نامهای رسید که شما دانشجوی بسیار خوبی بودید برای گذراندن دوره به این کشور برگردید در آن زمان همسرم فرزند سوم را باردار بود تصمیم گرفتم بروم و برای به دنیا آمدن بچه به کشور باز گردیم. تقید بنده به خاک کشور و میهنم به اندازهای بود که حتی دوست نداشتم که فرزندان من در خاکی غیر از خاک کشورم به دنیا بیایند در ایران  مشکلات بسیاری داشتم ولی با وجود تمام مشکلات حاضر نبودم که فرزندانم در آمریکا متولد شوند. پس از گذراندن دوره مذکور در آمریکا نماندم و نزد استادم رفتم و درخواست کردم به ایران بازگردم او  بسیار تعجب کرد و گفت ، اگر تو به ماندن در این کشور تمایل نداشتی چرا به این اینجا آمدی در پاسخ گفتم می خواستم تواناییهای خود را بسنجم من به مردم و خاک کشور م مدیونم . هزینه تحصیل مرا مردم کشورم به من داده اند پس باید به وطنم برگردم و به مردم خودم خدمت کنم. پس از بازگشت به ایران به دانشکده دندانپزشکی رفتم ولی متاسفانه من را قبول نکردند پس از آن به دانشکده پزشکی رفتم آنجا هم مرا رد کردند.در نهایت بنا به سفارش دوستان پیش وزیر رفتم، ایشان به من گفت به بندرعباس بروم . آن زمان افراد اوباش و کسانی که مشکلات اخلاقی بزرگی داشتند به آنجا تبعید میشدند چون آنجا را دور از شأن خود میدانستنم قبول نکردم و گفتم من بورسیه این کشور هستم کشور هزینه تحصیل مرا نداده که به بندرعباس بروم . من تعهد خدمت دو ساله در کشور را دارم. پس از آن با وجود مشکلات اقتصادی بسیاری که داشتم بنا به سفارش و پیشنهاد برادرم پیش دکتر قریب رفتم ایشان مرا به دکتر آرمین معرفی کرد و دکتر آرمین از بنده استقبال کرد. مدت ۵ سال در کنار دکتر آرمین مشغول به کار شدم  و موفق شدم  بنیانگذار جراحی و پاتولوژی فک و صورت در ایران باشم.

چه احساسی داشتید زمانی که برای اولین بار به سر کلاس درس رفتید و تدریس به دانشجویان را آغاز کردید؟
من در هر شرایط روحی و ذهنی که بودم وقتی سر کلاس می رفتم آرامش پیدا می کردم . خداوند را گواه میگیرم که همواره با ذوق بر سر کلاس درس حاضر می شدم کلاس درس برای من محراب عبادت بود.
دانشجویان را دوست داشتم بسیار علاقمند بودم آنها از من سوال بپرسند همیشه زودتر از شاگردان سر کلاس حاضر میشدم و آخرین نفر از کلاس خارج می شدم.  چه بسا درس تمام  می شد ولی در حال پاسخ به سوالات بودم. من ۴۲ سال با جان و دل خدمت کردم.  در این سال ها هم معلم، هم محقق و هم مدیر بودم . عاشق کلاس درس بودم و با وجود سمت های بسیار زیادی که داشتم حتی یک بار هم از کلاس درس نزدم  چون از تدریس به دانشجویان لذت می بردم.

آقای دکتر اگر به گذشته بازگردید با تمام سختی هایی که پشت سر گذاشتید آیا همین مسیر را انتخاب می کنید؟
همیشه خرسندم  که مردم قدردان زحمات من بودند چه بسا برای رفتن بر سر بالین بیماری خواستار این بودند که من بیمار آنها را ویزیت کنم من از اینکه این مسیر را آمدم و مردم  مرا به خاطر سپرده اند بسیار خرسندم.

از زندگی خود راضی هستید؟
بسیار راضی هستم با تمام مشقت ها و سختی هایی که وجود داشت از اینکه این راه را انتخاب کردم خوشحالم . اگر در آمریکا می ماندم مطمئناً سمتهای بزرگی  دریافت می کردم ولی هیچ گاه از اینکه به کشور بازگشتم و به وطن خود خدمت کردم پشیمان نیستم.

 صحبت‌های شما حاکی از میهن پرستی و عشق و علاقه به خاک و سرزمین تان است چه صحبتی برای جوانانی که ابتدای راه هستند دارید؟
تنها توصیه من به جوانان این است  در هر شرایطی هویت خود را حفظ کنند این هویت شامل موارد بسیاری از جمله فرهنگ، آداب و رسوم ، مذهب و تعلقات به خاک میهن می شود.
چه آرزویی برای ملت ایران و جامعه پزشکی دارید؟
امیدوارم مردم تشخیص مسئولیت را داشته باشند اگر کاری به آنها احراز میشود ولی شرایط آن را ندارند نپذیرند در این صورت ناهنجاری ها به وجود نمی آید. رمز موفقیت افرادی که در گذشته بسیار مسئولیت پذیر و متعهد به حرفه و شغل پزشکی بودند بی ادعا کار کردن بود.

و سخن پایانی؟
 ما در قفس عمر گرفتار و اجیریم                    صاحب ما در بگشاید به پرواز در آییم
در این قفس عمر نان و آبی برسانند                لیک درگه پرواز چه دانیم کجا باز گشاید.

 

کلمات کلیدی

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *