دکتر سرکار: بدون بنیه علمی خوب نمیتوانیم وارد عرصهی خلاقیت، فناوری و نوآوری بشویم/باید در مرزهای دانش حرکت کرد
به گزارش روابط عمومی دفتر ارتباط با دانش آموختگان در هفتمین سمینار تعهد حرفه ای دکتر سرکار به عنوان سخنران موضوع دانشگاه، تولید، فن آوری و درآمد در ابتدای سخنان خود گفت: رسالت دانشگاه و جامعهی دانشگاهی این است که انسانهای خوب تربیت کند و به جامعه تحویل دهد.
حضرت امام فرمودند: اگر دانشگاه درست بشود همه چیز درست میشود و در یک جمله تمام ابعاد توسعه را مطرح کردند و واقعا این رسالتی است که بیشتر به دوش ما اساتید و جامعه دانشگاهی است و من فکر میکنم ما باید دانشجویانی دانا، توانا، خلاق، مسیولیتپذیر و با اخلاق تربیت کنیم و به این ابعاد مختلف توجه کنیم. در این صورت است که ما میتونیم ادعا کنیم که دانشگاه در خدمت جامعه است و این بهترین نوع رسالتی است که ما میتوانیم برای خودمان تعریف کنیم. دانشگاه باید در خدمت جامعه و مردم باشد و ما خوشبختانه شاهد این هستیم هم در دانشگاه علوم پزشکی تهران و هم سایر دانشگاه های علوم پزشکی کارهای فوق العادهای در حال انجام است.
دکتر سرکار ادامه داد: بنابر تعریف، کار یعنی بتوانیم چیزی را از یک جا به جای دیگر یا فاصلهی دیگر منتقل کنیم و ما هم در انتقال سطح علمی دانشجو ها از سطحی به سطح دیگر و به عبارتی در حال انجام کار هستیم. وقتی حال بیماری را از حال ناخوش به سمت بهبود تغییر میدهیم در حال انجام کار هستیم. در پژوهش ها نیز همین ابعاد را نگاه میکنیم و در حال افزایش توانمندی دانشجو هستیم. وی افزود: به دلیل اینکه من با وزارت علوم در ارتباط هستم شاهد این هستم که انصافا دانشگاههای علوم پزشکی در رابطه با انجام رسالت خود فوقالعاده بهتر هستند. ما دانشجوهایمان را نه تنها دانا بلکه توانا بار می آوریم به این معنا که امروز اگر یک پزشک فارغالتحصیل شود فردا مطب میزند تابلو میزند و بیمار را میبیند و درمان میکند اگر یک جراح فارغالتحصیل میشود فردای فارغالتحصیلی میتواند در هر بیمارستانی بهترین جراحی ها را انجام دهد و این نمونه بارز تربیت دانشجوی توانا در کنار دانا بودن است. برخلاف بسیاری از دانشگاه ها که فقط دانا تربیت میکنند نه توانا و به تعبیر من ضایعه نخاعی تحویل جامعه میدهیم یعنی از تمام لحاظ دانا اما توانایی انجام کاری را ندارند و در واقع وبال گردن جامعه اند و فقط دنبال اینند که جایی استخدام بشوند و در واقع ما هزینه کرده ایم و فردی معلول را تحویل جامعه داده ایم در صورتیکه دانشجوی توانا میتواند براساس توانمندی، خلاقیت و قابلیت خودش نه تنها برای خود بلکه برای دیگران هم اشتغال ایجاد کند. اینجاست که دانشگاه باید از خود سوال کند که چگونه باید در خدمت جامعه باشم و چه کاری میتوانم برای جامعه انجام دهم؟ این مسئله بزرگیست که چقدر مبتنی بر نیاز جامعه و در جهت تامین نیاز جامعه نیرو تربیت میکنیم؟ متاسفانه رشته های زیادی در جامعه وجود دارد که اشباع شدهاند و این باعث شده است که افراد در جایگاه و رشته ی خود مشغول به کار نباشند.
دکتر سرکار در ادامه اشتغال افراد در زمینه ی غیر تحصیلی خود را مهاجرت مخفی خواند و گفت این مهاجرتی است که در سکوت انجام میشود و هزینه های زیادی را بر جامعه تحمیل میکند و ما اگر بتوانیم متناسب با نیاز جامعه آدم ماهر و متخصص تربیت کنیم این خود کار بزرگیست.
وی اضافه کرد: متاسفانه امروزه کار پژوهشگاهها حول محور هدف یک فرد که داشتن پایان نامه و مقاله و ارتقاء است میچرخد در صورتیکه میتوان از نیروی جوان، مواد اولیه ی کشور و سایر ظرفیتها به خوبی بهره گرفت. ما باید فرزندانمان را توانمند و خلاق تربیت کنیم تا باری از دوش جامعه بردارند.
دکتر سرکار درادامه در رابطه با موضوع تولید، فناوری و در آمد گفت: بسیاری از کشورها اقتصاد مبتنی بر مواد خام دارند. در ایران نیز این در حال تغییر است و در یک حالت ترنزیشن درحال انتقال از اقتصاد خام به اقتصاد مبتنی بر فناوری هستیم که البته بسیار کند انجام میگیرد. تعدادی از کشورها در حوزهی اقتصاد مبتنی بر خلاقیت کار میکنند به عنوان مثال کرهی جنوبی یک وزارتخانه مبتنی بر خلاقیت ایجاد کرده است.
در کشوری مانند آمریکا کمپانیهای بزرگ هرکدام ثروتشان معادل چند کشور است، چه کارخانه ای دارند؟ چه برنامهای دارند؟ برنامه هایی مانند Uber یا اسنپ که هیچ وسیله و ماشینی در اختیار ندارند اما یک خلاقیت در پشت آن است که این خود اقتصاد مبتنی بر خلاقیت است.
ارسال به دوستان