همگرایی بیننسلی در بوته نقد؛ وقتی «توجیهات سلیقهای» جایگزین «خردورزی» میشود
در آستانه برگزاری نهمین سمینار تعهد حرفهای در نظام سلامت با عنوان «دیدگاه نسلها در هنجارهای رفتار حرفهای؛ همگرایی بیننسلی، چالشها و راهکارها»، گفتوگویی با دکتر هومان حسیننژاد، استاد دپارتمان طب اورژانس و عضو کمیته علمی سمینار انجام شده است. در این مصاحبه، دکتر حسیننژاد با کالبدشکافی مفهوم «تعهد حرفهای»، از ضرورت پاسخگویی مدیران در قبال تصمیمات نادرست و لزوم بازگرداندن عقلانیت به نظام گزینش و آموزش نخبگان سخن میگوید.
نهمین سمینار تعهد حرفهای بر موضوع «تفاوت دیدگاه نسلها» متمرکز است. از دیدگاه شما، مفاهیم «خرد» و «صداقت» چگونه در همگرایی میان اساتید پیشکسوت و نسل جوان پزشکان نمود پیدا میکند؟
موضوع تفاوت نسلها صرفاً یک بحث جامعهشناختی نیست؛ بلکه یک چالش بنیادین در مسیر «بازتولید اخلاق» است. نسل پیشکسوت ما ذخیرهای ارزشمند از دانش و منش اخلاقی داشتند که بنیان نظام سلامت ما را استوار کرد. اما امروز با نسلی مواجهیم که دنیا را متفاوت میبیند، ارتباطات گستردهتری دارد و بهشدت هوشمند است. چالش اصلی زمانی رخ میدهد که این نسل جوان وارد سیستمی میشود که در ردههای مدیریتی آن، «خردورزی» جای خود را به «توجیهات سلیقهای» داده است؛ اینجاست که جوان نخبه دچار سرخوردگی میشود. اگر نسل جدید مشاهده کند که صداقت و توانمندی علمی ملاک ارتقا نیست، بلکه معیارهای غیرشفاف و سهمیهها تعیینکنندهاند، پیوند اخلاقیاش با سیستم گسسته خواهد شد.
با توجه به مبحث «عدالت آموزشی» و «سهمیهها»، آیا میتوان این موضوع را یکی از نقاط اصلی اصطکاک دیدگاههای نسلی در حوزه اخلاق دانست؟
مسئله این است که ما «پویایی محیط دانشگاهی» را نادیده گرفتهایم. سهمیه در تمام دنیا ابزاری برای «توانمندسازی» است، نه عاملی برای «جایگزینی صلاحیت علمی». وقتی فردی را بدون داشتن کفایت علمی لازم و صرفاً بر اساس امتیازات غیرآموزشی بر صندلی تخصصی مینشانیم، در واقع در حال تخریب استانداردهای طلایی پزشکی هستیم. نتیجه مخرب این رویکرد، شکلگیری یک «چرخه معیوب» یا 《چرخه ی باطل》 (Vicious Cycle) است: فردی که با بنیه علمی ضعیف وارد سیستم شده، در آینده به مدارج استادی و مدیریتی میرسد. او به دلیل ضعف علمی، توان تحمل زیردستان قوی و نخبه را نخواهد داشت و ناخودآگاه به سمت «کوتولهپروری» سوق مییابد. این روند، نخبگان واقعی را مأیوس و به سمت مهاجرت یا انزوا هدایت میکند و در نهایت، سیستم با تودهای از مدیران ضعیف و غیرپاسخگو تنها میماند.
یکی از محورهای سمینار نهم، بررسی راهکارها برای نزدیکی دیدگاههاست. شما «تعهد حرفهای» را چگونه پلی برای حل این چالش میبینید؟
تعهد حرفهای (Professionalism) یعنی مسئولیتپذیری در قبال حقیقت. راهکار این نیست که صرفاً دور هم جمع شویم و به «گردگویی» بپردازیم؛ یعنی بهگونهای سخن بگوییم که به کسی برنخورد و موقعیتمان حفظ شود. راهکار واقعی، بازگرداندن «عقلانیت» به فرآیندهای تصمیمگیری است. گروههای اخلاق پزشکی نباید تنها به نگارش مقاله بسنده کنند؛ آنها باید در خط مقدم نقد بیعدالتیهای آموزشی باشند. وقتی یک دستیار (رزیدنت) جوان به دلیل هزینههای کمرشکن زندگی در تهران، از تحصیل در دانشگاه تیپیک انصراف میدهد، ما با یک بحران اخلاقی روبهرو هستیم. تعهد حرفهای ایجاب میکند که اساتید و مدیران ارشد، جسارت نقد ساختار را داشته باشند تا نسل جوان باور کند که «اخلاق» نه یک شعار تشریفاتی، بلکه مدافع واقعی حقوق آنهاست.
با توجه به هشدار شما درباره تبدیل شدن دانشگاهها به دبیرستان، نسل آینده پزشکان با چه چالشهای اخلاقی در زمینه «تعالی علمی» روبرو خواهد بود؟
وقتی ارتباطات بینالمللی محدود شود و استاد و دانشجو در محیطی بسته محصور بمانند، «خلاقیت» میمیرد. نسل جدید مشتاق «همنوردی» با دنیای علم است، اما سیستم گاه او را به سمت محدودیت سوق میدهد. اخلاق علمی ایجاب میکند پیش از آنکه ذخایر استراتژیک علمیمان به پایان برسد، مسیر را برای حضور جهانی نخبگان هموار کنیم. اگر امروز به فکر اصلاح «ناترازیهای علمی» نباشیم، نسلهای آینده میراثدار نظام سلامتی ورشکسته خواهند بود که نه از دانش نشانی دارد و نه از اخلاق.
پیام نهایی شما برای شرکتکنندگان در نهمین سمینار تعهد حرفهای چیست؟
من از همه همکاران، بهویژه نسل جوان، دعوت میکنم در این سمینار که در تاریخ ۲ و ۳ بهمنماه در مرکز قلب تهران برگزار میشود، شرکت کنند. همچنین از برگزارکنندگان تقاضا دارم فضای سمینار را از حالت سخنرانیهای یکطرفه خارج کنند؛ ما به «گفتوگوی بیننسلی» نیاز داریم، نه خطابههای کلیشهای. باید بپذیریم که بیصداقتی هزینههای سنگینی بر ما تحمیل کرده است. بیایید در این سمینار، صداقت را
نظر دهید