دکتر رضایی زاده: دانشکده طب سنتی تلاش میکند سره را از ناسره در حوزه علوم پزشکی سنتی تفکیک کند
در آستانه پنجمين جشن یکپارچه دانشآموختگان دانشگاه که قرار است 31 تير 95 برگزار شود دفتر ارتباط با دانشآموختگان دانشگاه با حسین رضایی زاده / سرپرست دانشکده طب سنتی گفتوگو کرد
دکتر رضایی زاده با اشاره به تاریخچه دانشکده طب سنتی گفت: این دانشکده که مبتنی بر مفاهیم و مبانی علمی طب ایرانی و با رویکردی آکادمیک و پژوهش محور از سال 1386 برای اولین بار در دانشگاه علوم پزشکی تهران پایهگذاری شد جزو دانشکدههای نوپای دانشگاه است که اکنون با حدود پانزده عضو هیئتعلمی اولیه و پانزده عضو هیئتعلمی ثانویه و یکصد دانشجوی مقطع دکترای تخصصی در دو رشته طب و داروسازی سنتی و کارشناسی ارشد تاریخ پزشکی مشغول فعالیت است.
وی افزود: این دانشکده تلاش میکند ضمن احترام به پیشینه تمدنی و فرهنگی ایران اسلامی و بهدوراز افراطوتفریط و با نگرشی علمی و تحقیقاتی، فارغ از تعصبهای مبتنی بر تاریخ گذشته یا غرّه به پیشرفتهای پزشکی رایج، سره را از ناسره در حوزه علوم پزشکی سنتی تفکیک کند و آنچه از آن علوم را که میتوان در خدمت مردم و برای بهبود کیفیت زندگی بیماران به کار گرفت احیا کند. دستوراتی که میتواند به اصلاح سبک زندگی مردم کمک نماید را ترویج نماید تا با بر تکیهبر گرایشهای فرهنگی و علاقهمندیهای فطری مردم سطح سلامتی جامعه را ارتقا دهد و در حوزه تولید علم و دانش بومی بخشی از رسالت ملی خود را انجام دهد.
رییس دانشکده طب سنتی در ادامه افزود: به نظر میرسد بخش عمدهای از شناخت جامعه نسبت به طب ایرانی و طب سنتی به دلایلی همچون وجود مدعیان بیسواد و کمتجربه که گویش و نگرش کاملاً غیرعلمی یا در تضاد با پزشکی رایج دارند و همچنین پزشکان کمسواد و مدعی که چهره طب ایرانی را با ترویج غیرمنطقی روشهایی همچون انواع خونگیری و حجامت مخدوش کردهاند و یا کسانی که دانسته یا نادانسته با استفاده از پوشش طب اسلامی هالهای از تقدس و نقدناپذیری بر سیمای طب ایرانی پوشاندهاند، بهشدت آسیبدیده و موجب نقد غیرمنصفانۀ اصل طب ایرانی یا کندی در مسیر احیای منطقی آن شده است.
وی تأکید کرد: دانشکده طب سنتی بهصراحت اعلام میکند طب ایرانی که مکتبی پویا و برخاسته از تضارب آرای علمی تمدن باستانی و خسروانی ایران با سایر فرهنگها و حوزههای تمدنی مانند یونان و چین و هند و مصر است و در دوران اسلامی به اوج شکوفایی خود رسیده است، بهطورکلی دانشی تجربی است که همچون سایر علوم تجربی قابل نقد و آزمون است. از سوی دیگر لازم به ذکر است منابع مکتوب و اصیل طب ایرانی بیشتر از آنکه مبتنی بر نسخه و دارو باشند فرآیندی از تفکر و رویکرد تشخیصی و بالینی را ارائه میدهند که یک پزشک پژوهشگر میتواند با تکیهبر آن در خصوص هر بیماری از این دیدگاه نظریهپردازی کند و البته منطقی است که این نظریات باید طبق قواعد علوم تجربی در بوته نقد و آزمایش قرار گیرند. همچنین باید تأکید کرد آنچه امروزه بهعنوان پزشکی رایج میشناسیم، ادامۀ مطلق طب سنتی نیست که گمان کنیم آنچه از طب سنتی مفید و مؤثر بوده پالایش شده و هماکنون جزئی از جریان و حرکت پزشکی جهانی است و آنچه خرافات یا غلط بوده خودبهخود ترک یا فراموششده است.
وی با بیان اینکه فارغ از این مقدمات باید به حرکت علمی و منطقی پزشکی در کشورهای توسعه یافته توجه جدی کرد گفت: امروزه به هدف خدمت به بیمار و کمک به گسترش دانش با شکستن مرزها و عبور از واژهها، حتی دیگر از عناوین طب سنتی، جایگزین و مکمل استفاده نمیشود! این نگرش هر روش مؤثر و ایمنی که میتواند به ارتقای سلامتی، کاهش بار بیماری یا افزایش کیفیت زندگی بیماران کمک نماید را جزئی از پزشکی میداند و هر ایده و نظری را بهشرط ایمن بودن و سربلندی در اثربخشی قابلاحترام میداند. این دیدگاه به ما میگوید پزشکی فقط در جریانی فراگیر و تلفیقی (Integrative Medicine) کامل و منطقی است.
ارسال به دوستان