هفتمین سمینار تعهد حرفه ای در نظام سلامت
دکتر عیسی زاده: به تعبیر قرآن استاد همهی خود روحانی و معنوی خویش را به دانشجو تقدیم میکند
به گزارش روابط عمومی دفتر ارتباط با دانش آموختگان در هفتمین سمینار تعهد حرفه ای حجت الاسلام دکتر عیسی زاده سخنرانی با عنوان استاد شاگردی از منظر منابع دینی ارایه داد. وی در شروع سخنان خود گفت: اولین آیاتی که بر پیامبر اکرم نازل شد 5 آیه ی ابتدایی سوره ی علق بود و پس از آن سه سال فطرت اتفاق افتاد و هیچ آیه ای نازل نشد و نزول مجدد آیات قرآن با همان 5 آیه ی ابتدایی سوره علق بود. استاد بزرگ عصر ما شهید صدر که در بحث فقه و اصول نابغه دوران هستند میفرماید: سعی کنید قرآن را بر اساس ترتیب نزول سورهها بخوانید همانگونه که حضرت علی (ع) آنرا جمع آوری کرده اند زیرا دو فایده دارد:
1- با دورهی کوتاه تاریخ صدر اسلام آشنا میشوید.
2- آشنایی قدم به قدم با نظام تربیتی قرآن
دکتر عیسی زاده ادامه داد: در 5 آیه ی ابتدایی سوره علق جان کلام نظام تربیتی اسلام بیان شده است. در حوزهی تعلیم و تربیت یا استاد شاگردی سه اصل و مبنای کلان داریم که مایه ی تمایز مکتب اسلام با مکاتب دیگر هم الهی هم انسانی شده است. اولین اصل و مبنا، نگاه ما به طبیعت و نگاه به عالم غیر خدا، نگاه از روی فلسفهی الهیست نه فلسفهی طبیعی. اصل دوم از نظر توحید باوریست، در نگاه عرفانی و معرفتی اسلام اساس نگاه ما به همهی فرایندها نگاه توحید باوری است و اصل سوم در این نظام تربیتی انسانشناسی دینی است. نقطه و خط ممیز بین مکتب تربیتی اسلام با مکاتب تربیتی دیگر یک نقطه و یک خط است و آن نوع تعریف ما از انسان یا نوع نگاه ما به انسانشناسی است.
دکتر عیسی زاده افزود: به تعبیر قرآن همهی شما روحانیت شماست جسم شما همهی شما نیست و وقتی که استاد در نظام استاد شاگردی در مکتب اسلام گفته میشود همهی خود را به دانشجو تقدیم میکند یعنی تمامیت روح و روحانیت خود را به دانشجو تقدیم میکند پس باید مراقب بود پای نفس چه استادی مینشینید و قرار است روح شما با روح چه استادی گره بخورد. انسان شناسی در مکتب اسلام بسیار دقیق، زیبا و عمیق است.آیتالله حایری شیرازی میفرمود که انسانشناسی قرآن را در سورهی انسان قرآن بخوانید.
دکتر عیسی زاده در توضیح اصلهای تمایز اسلام از سایر مکاتب در نظام تربیتی گفت: اساس و مبنای نظام تربیتی اسلام و نگاه ما به پدیدههای هستی نگاه به خلقت است نه نگاه به طبیعت. نگاه به طبیعت یعنی نگاهی به مبدا و معاد طبیعت نداریم و طبیعت صرفا یک صحنهی زیباییست که در کنار هم قرار گرفته تا انسان بتواند یک تفرج روح و روانی از این نظام زیبا داشته باشد اما وقتی نگاه شما نگاه به خلقت میشود یعنی یک طرف خالق است یک طرف مخلوق و این میان ارتباط دهنده ای ای وجود ندارد. به تعبیر ملاصدرای شیرازی که میفرماید: یک خالق داریم و یک مخلوق و این مخلوق عین ربط به خداست. ما چیز دیگری در این میان به نام رابط نداریم و در واقع خود انسان عین ربط به خداست. دوم باور به فلسفهی الهی نه فلسفهی طبیعی، یعنی زمانیکه نگاه ما فلسفهی الهی میشود یعنی خداوند متعال در همهی زمانها و همهی مکانها حضور دارد. استاد مرحوم قاضی با یک جمله علامه طباطبایی را نصیحت کردند و فرمودند: (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم الم یعلم بان الله یری) آیا انسان نمیداند که خدا میبیند و خدا حضور دارد و جملهی امام خمینی(ره) که عالم محضر خداست در محضرخدا معصیت نکنید نیز مصداق همین آیه و اصل است. سوم پیچیده بودن وجود انسان است. استاد جوادی آملی یک قوس صعود و یک قوس نزول را برای انسان بیان میکردند صعود و بازگشت به سوی خدا، و در جواب اینکه پس اگر به خدا باز میگردیم پاداش و عذاب به چه معناست میفرمود که الیه راجعون یعنی هر کسی به آن جایی که از روح خود ساخته است برمیگردد.
خداوند در قرآن حدود نود بار از مومنان پیمان گرفته و میفرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید پیش از اینکه روزی فرا برسد که درآنجا نه خرید و فروشی هست نه دوستی و شفاعتی از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید و بالاترین مصداق انفاق در روایات ما تعلیم و تربیت است و استاد روح و روحانیت خود را به شاگرد خود اعطا میکند و این بالاترین چیزیست که استاد به شاگرد خود میدهد.
استاد شاگردی صرفا یک آموزش و انتقال یک سری دادهها و دانش نیست و اگر این چنین باشد هم استاد خسران کرده است هم شاگرد، گاهی یک جمله یا یک نگاه مسیر زندگی شاگرد را عوض میکند (سخنی که از دل و روح برآید لاجرم بر روح و دل نشیند) بعضی از کارهای یک معلم ممکن است کوچک باشد اما واقعا مصداق بقیه الله و ماندگار است. در دعای جوشن کبیر هزار صفت خدا را ذکر میکنیم اما خداوند در میان این صفات، صفت الرحمن را بر می گزیند.
23:17
الرحمن یعنی گسترهی لطف و عنایت خداوند متعال شامل حال همهی بندگان خودش است معلم نیز چتر رحمت و لطف و عنایتش شامل حال همهی شاگردانش است.
وی با اشاره به آیه ی (مداد العلما افضل من دماء الشهدا)گفت: شهدا در قرآن در بالاترین رتبه قرار دارند اما وقتی به علما و اندیشمندان میرسیم مداد علما را بالاتر از خون شهید عنوان میکنیم و راز آن ماندگاری استاد در تمام گسترهی حیات و زندگی یک دانشجو و شاگرد است.
دکتر عیسی زاده با اشاره به آیات و روایات اصولی را در ارتباط استاد شاگردی بیان کرد. وی گفت حضرت علی علیه السلام میفرماید: کسی که خود را معلم میداند و آموزش میدهد پس اول باید به تعلیم خودش بپردازد و قبل از اینکه بخواهد با زبان دیگران را تربیت کند با سیرت و رفتار خودش باید دانشجو را تربیت کند و کسی که معلم و مربی خودش است و خودش را ابتدا مودب به آداب انسانی و الهی میکند این سزاوارتر است برای اجلال و بزرگداشت و قدرشناسی نسبت به کسی که فقط به دنبال تربیت دیگران است. خداوند در حدیث قدسی به حضرت داوود فرمود: دانشمند موفق به این صفات نیازمند است: عقل، ملایمت، مدارا، دلسوزی، خلوص نیت، بردباری، شکیبایی، بخشندگی و قناعت و دانشجو به این صفات نیازمند است رغبت به تحصیل، اراده، فرصت، آسودگی خاطر، انجام فرایض مذهبی، خداترسی، حافظه، پایداری و دوراندیشی.
وی ادامه داد: در مکتب تربیتی اسلام مبدا شناسی و معادشناسی، معاد بسیار مهم است و یکی از ارکان اصلی کار تربیتی ماست.اصل جهتشناسی یک استاد همانگونه که انبیای الهی نسبت به راه و روش خود شناخت کامل داشتند، مسلط بودند که مخاطب خود را به چه مسیری میبرند اگر استادی در جهتشناسی مشکل داشته باشد نمیتواند کسی را همراه خود کند. اصل مخاطب شناسی، شناخت ویژگی های مخاطب و ایفای نقش استادی بر اساس این ویژگی ها بسیار مهم است و حتی خداوند در قرآن آنرا به پیامبر یادآوری میکند که خصوصیات همه مخاطبان مانند هم نیست.
وی در ادامه به توضیح اصل اعتدال، اصل تدریج و تمکن یا فرایند تدریجی تربیت، اصل تسهیل، اصل تربیت عقلانی، اصل تفکر، و اصل کرامت در فرایند تعلیم و تربیت با اشاره به آیات و روایات پرداخت.
وی با اشاره به آیه ی (مداد العلما افضل من دماء الشهدا)گفت: شهدا در قرآن در بالاترین رتبه قرار دارند اما وقتی به علما و اندیشمندان میرسیم مداد علما را بالاتر از خون شهید عنوان میکنیم و راز آن ماندگاری استاد در تمام گسترهی حیات و زندگی یک دانشجو و شاگرد است.
دکتر عیسی زاده با اشاره به آیات و روایات اصولی را در ارتباط استاد شاگردی بیان کرد. وی گفت حضرت علی علیه السلام میفرماید: کسی که خود را معلم میداند و آموزش میدهد پس اول باید به تعلیم خودش بپردازد و قبل از اینکه بخواهد با زبان دیگران را تربیت کند با سیرت و رفتار خودش باید دانشجو را تربیت کند و کسی که معلم و مربی خودش است و خودش را ابتدا مودب به آداب انسانی و الهی میکند این سزاوارتر است برای اجلال و بزرگداشت و قدرشناسی نسبت به کسی که فقط به دنبال تربیت دیگران است. خداوند در حدیث قدسی به حضرت داوود فرمود: دانشمند موفق به این صفات نیازمند است: عقل، ملایمت، مدارا، دلسوزی، خلوص نیت، بردباری، شکیبایی، بخشندگی و قناعت و دانشجو به این صفات نیازمند است رغبت به تحصیل، اراده، فرصت، آسودگی خاطر، انجام فرایض مذهبی، خداترسی، حافظه، پایداری و دوراندیشی.
وی ادامه داد: در مکتب تربیتی اسلام مبدا شناسی و معادشناسی، معاد بسیار مهم است و یکی از ارکان اصلی کار تربیتی ماست.اصل جهتشناسی یک استاد همانگونه که انبیای الهی نسبت به راه و روش خود شناخت کامل داشتند، مسلط بودند که مخاطب خود را به چه مسیری میبرند اگر استادی در جهتشناسی مشکل داشته باشد نمیتواند کسی را همراه خود کند. اصل مخاطب شناسی، شناخت ویژگی های مخاطب و ایفای نقش استادی بر اساس این ویژگی ها بسیار مهم است و حتی خداوند در قرآن آنرا به پیامبر یادآوری میکند که خصوصیات همه مخاطبان مانند هم نیست.
وی در ادامه به توضیح اصل اعتدال، اصل تدریج و تمکن یا فرایند تدریجی تربیت، اصل تسهیل، اصل تربیت عقلانی، اصل تفکر، و اصل کرامت در فرایند تعلیم و تربیت با اشاره به آیات و روایات پرداخت.
ارسال به دوستان