دکتر مرتضی مصفا استاد پیشکسوت دانشکده دندانپزشکی، الگوی عملی تعهد حرفه ای
دکتر مصفا استاد پیشکسوت دانشکده دندانپزشی بر پیابندی دانش آموختگان جوان به نکات مندرج در سوگندنامه پزشکی تاکید کرد.
دكتر مرتضي مصفا، متولد 1305 در شهر اصفهان بدنيا آمد. تحصيلات متوسطه خود را در آن شهر گذراند. در سال 1322 در دانشكده دندانپزشكي پذيرفته و در سال 1326 فارغ التحصيل شد. بعد از اتمام خدمت نظام وظيفه، در سال 1328 به عنوان هيئت علمي به استخدام دانشكده دندانپزشكي درآمد. ايشان در پست هايي همچون رياست درمانگاه و رياست بخش پروتز خدمات ارزنده اي ارائه نمود. مقالات متعددي در مجله دندانپزشكي به چاپ رسانده و كتابي در باره پروتز پارسيل، حاصل كار وي است. دكتر مصفا، بعد از طي مرحله دانشياري، به كسب مقام استادي نايل آمد. سرانجام در سال 1354 بازنشسته گرديد ولی ارتباط خود را با دانشکده دندانپزشکی قطع نکرد.
گفتگو با دکتر مصفا استاد پیشکسوت دندانپزشکی
بنده در سال 1322 وارد دانشکده دندان پزشکی شدم و دوره چهار ساله را در سال 1326 تمام کردم و در 15 مرداد سال 1328 به عنوان هیئت علمی در دانشکده مشغول به کار شدم و در طول این مدت با این مسائل مواجه شدم متاسفانه در آن زمان بیشتر رابطه حکمفرما بود تا ضابطه و تمام قوانین و مقررات حاصل یک رابطه بود و باعث می شد افراد زیادی به جایگاه های برسند و باعث ناراحتی خیلی از افراد شده بود خوب بعداً دیگر آن دوران تمام شد و انقلاب شد و حالا به شکل دیگری با این مسائل در ارتباط هستیم. من در اینجا از گفتار دکتر ایرج فاضل استفاده کنم چون در هر حال ایشان نقش مهمی داشتند و استاد فرهیخته ای بودند و مطالبی که بیان می کنند مطالبی بوده که بسیار به جا بوده و تاکید بیشتر ایشان روی این مساله است که اخلاق در کل جامعه دچار افت و سقوط شده و ما دچار یک بحران اخلاقی هستیم. اگر قانون در جامعه حرمت نداشته باشد هیچ کس حرمت نخواهد داشت. افراد زیادی هستند که بی قانونی می کنند و جایی هم پاسخگو نیستند. فعلاً آن چیزی که به شدت نیاز هست اخلاق و انسانیت است و اینکه هر فردی بخواهد حرف خودش را بزند این باعث به وجود آمدن مشکل در کشور می شود.
یکی از مسائلی که ایشان مطرح کردند این است که تجارت از پزشکی جدا است و اینکه اگر پزشکی بخواهد ثروتمند بشود راه های دیگری هم برایش وجود دارد. ولی اگر هر فردی از طریق پزشکی بخواهد ثروتمند بشود ناچار است که یکی سری از موارد را به زیر پا بگذارد و فشارهای زیادی به بیماران بیاورد. اصلاً در مورد حرفه خودم دندان پزشکی صحبت می کنم بیماری مراجعه می کند و دندان دچار پوسیدگی سطحی است و پزشک با وجود اینکه میتواند ترمیم را انجام دهد پیشنهاد کشیدن دندان را به بیمار می دهد و جای دندان ایمپلنت قرار می دهد. چرا چون برای این پزشک مساله درآمد مطرح است و مشکل اینجا است که پول حرف اول را می زند و اینکه از چه طریقی این پول بدست می آید مهم نیست. اصطلاحاً بیان می شود که هدف وسیله را توجیح می کند ولی بایستی کاری کرد که اخلاق در جامعه پزشکی جایگاه بهتری پیدا کند که به طبع وقتی این اتفاق بیافتد اخلاق در جامعه نیز گسترش می یابد.کسانی که از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند سوگند می خورند و در آن سوگند نامه به قرآن قسم می خورند و شرف و وجدان خود را گواه می گیرند که همواره در پیشه خود راه پرهیزگاری را ادامه دهند و به درستی گام بردارند و در برابر فن طب، سیم و زر و جاه و جلال را خوار بدارند و بیماران از پا درآمده را دستگیر باشند. الآن میخواهیم بدانیم که آیا به مفاد این سوگند نامه عمل شده است. سخن دیگر این است که علم وقتی تحت تاثیر سیاست قرار گرفت و تصمیم گیری های سیاسی شد بیشترین ضربه به علم وارد می شود و باید این دو مقوله را کاملاً از هم تفکیک کرد و علم به سیاست هیچ ارتباطی ندارد.
در دوران ما استادان خوبی داشتیم. از استاد های دانشکده می توان به دکتر حسین نواب اشاره کرد که شاگرد اول دانشکده دندان پزشکی و بنیان گذار این رشته در دانشکده شهید بهشتی شد و جناب آقای دکتر سوندوزی ریاست دانشکده دندان پزشکی در مشهد را برعهده گرفتند. آقای دکتر اسماعیل یزدی ریاست دانشکده دندان پزشکی را برعهده گرفت و آقای دکتر خامسی نیز رییس دانشکده دندان پزشکی اصفهان شد که تمامی این افراد از فارغ التحصیلان دانشکده دندان پزشکی تهران بودند. متاسفانه الآن بسیاری از این افراد فوت کرده اند و در حال حاضر افرادی که در قید حیات هستند دکتر اسماعیل یزدی، دکتر محمد اسلامی و دکتر جعفر دادمنش که سوابق فوق العاده در دانشکده دارند و خدمات زیادی انجام داده است و الآن بازنشسته شده اند و تا به امروز سکان دندان پزشکی را این افراد نگه داشته اند.
به عنوان یک دندانپزشک قدیمی توصیه بنده به جوانان این است که از روز اولی که آمدند به این فکر نکنند که چرا این شخص میلیاردر شد پس من هم باید به اندازه آن پولدار شوم. شاید نمی دانند که آن شخصی که از لحاظ مالی مکفی شده است چه دورانی را گذرانده و چه سختی هایی را تحمل کرده است واقعاً باید در شرایط موجود روی این موضوع که همه چیز پول نیست کار کرد و این مفهوم را در جامعه جا بیافتد که برای بدست آوردن پول بیشتر دست به هر کاری نزنند. من خاطرم هست که یک بیمار به بنده مراجعه کرد که دندان جلو این شخص بعد از عکسبرداری مشخص شد در انتهای ریشه دندان کیسه چرکینی وجود دارد که باید عمل جراحی می شد و بنده ایشان را به دکتر دیگری ارجاع دادم که این عمل را برایشان انجام دهد و این پزشک به جای عمل کردن، دندان این فرد را کشید چون دندان جلو بود بیمار مجبور بشود هزینه بیشتری کرده و دندان مصنوعی جایگزین کند این از مصادیق دکتری است که به هر کاری دست می زند تا پول بیشتری دریافت کند که بسیار ناشایسته است اگر کسی پایبند به اصول تعهد حرفه ای باشد هرگز چنین رفتاری با بیمار خود نخواهد کرد. امیدوارم که با توجه و طرح اصول تعهد حرفه ای شاهد جامعه ای متعهد در همه امور باشیم.
ارسال به دوستان