دکتر مصفا تصریح کرد، اثرات فعالیت های پیشکسوتان دانشکده دندانپزشکی،با گذشت زمان و فراز و نشیب فراموش نخواهد شد
رئيس دفتر ارتباط با دانش آموختگان دانشكده دندانپزشكي تاكيد كرد، دانشكده دندانپزشكي را گذشتگان، پيشكسوتان و افرادي كه با اخلاص و تمام وجود براي اين حرفه زحمت كشيده اند بنا كرده اند.
به گزارش روابط عمومي دانشكده دندانپزشكي، جلسه هم انديشي دانش آموختگان دانشكده دندانپزشكي با حضور دكتر مصفي رئيس دفتر ارتباط با دانش آموختگان دانشكده دندانپزشكي، دكتر فاضل دبير شوراي آموزش دندانپزشكي و تخصصي، دكتر منزوي رئيس دانشكده دندانپزشكي، دكتر تابش و دكتر فرشچيان از پيشكسوتان دانشكده دندانپزشكي، دكتر سوداگر معاون آموزشي دانشكده و جمعي از دانشجويان دانشكده دندانپزشكي در روز دوشنبه دهم اسفند ماه در تالار ابن سينا برگزار شد.
در پايان دكتر مصفي رئيس دفتر ارتباط با دانش آموختگان دانشكده دندانپزشكي كه يكي از پيشكسوتان فعال در عرصه هاي اجرايي دانشكده دندانپزشكي مي باشد ضمن معرفي خود افزود، دانشكده دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران را گذشتگان، پيشكسوتان و افرادي كه با اخلاص و تمام وجود براي اين حرفه زحمت كشيده اند بنا كرده اند و ايشان كساني هستند كه براي اعتلاي دندانپزشكي نقش عظيمي را بر دوش كشيده اند كه اثرات فعاليت هاي آنان با گذشت زمان و فراز و نشيب فراموش نخواهد شد.
وي در ادامه ضمن تشكر از دكتر منزوي و دكتر فاضل كه زحمات زيادي در اين عرصه كشيده اند با چند بيت شعر از معيني كرمانشاهي سخنان خود را به پايان رساند. /ز
باد بود و برف بود و سوزش سرماي دي/ با پدر من رهسپار كوي پر پيچ و خمي
چهار چرخ خودروي ما مانده در انبوه برف/ زير آن كولاك، ما را ديدگاه مبهمي
من جوان، گرم خون، تندخيز و تيزرو/ جسم رنجور پدر در راه، اما بي قرار
سالها بگذشته از چابك سواريهاي او/ اين زمان پايش بسي لزان به راه كوهسار
چاره اي جز تا رسيدن جايي امنيمان نبود/ راه لغزان بود اما بايدش پيمود و رفت
دست ها ناگه پدر از آستين بيرون كشيد/ جامه سنگين خود را گفتم از سر واكند
روي دوش من درافكند و من از حيرت خموش/ گفت مي ترسم ترا بيمار اين سرما كند
اشك در چشمم به جوش آمد از اين احساس پاك/ گفتمش من گرم گرمم اين سزاوار شماست
باز پوشاندم بر او تن پوش و گفتم اي پد/ر جسم من لايق اگر هر لحظه قربان شماست
اين دهش را اي پسر زين يادگارم يادگير/ جوشش خون است در قلب پدر پيدا شود
بر من اين عشق و صفا آن روز درسي تازه داد / گفت اگر ايثار نايد عشق بي معنا شود
ارسال به دوستان