دکتر مولوی، آقای ژنتیک ایران و چهره ماندگار سال 89، اولین فردی که علم ژنتیک انسانی را به ایران آورد

دكتر مولوي، آقاي ژنتيك ايران و چهره ماندگار سال 89، اولين فردي كه علم ژنتيك انساني را به ايران آورد

دكتر محمد علي مولوي، چهره ماندگار سال 89 در گفتگو با خبرنگار واحد مركزي خبر گفت من اولين فردي بودم كه علم ژنتيك انساني را در سال 1932 به ايران آوردم و آن را بصورت رايگاه به مدت سي سال در دانشكده پزشكي درس دادم.

 

دكتر محمد علي مولوي، چهره ماندگار سال 89 در گفتگو با خبرنگار واحد مركزي خبر گفت من اولين فردي بودم  كه علم ژنتيك انساني را در سال 1932 به ايران آوردم و آن را بصورت رايگاه به مدت سي سال در  دانشكده پزشكي درس دادم.

اين متخصص دانشگاه علوم پزشكي تهران در پاسخ به به اين سوال كه مهمترين علل انتخاب شما بعنوان چهره ماندگار چيست ؟ افزود: در همه اين مدت با همكاري دكتر افروز افرادي كه را معلوليت ارثي داشتند كمك مي كرديم.
وي با بيان اينكه سه مركز ژنتيك در ايران راه اندازي كرده است گفت: يكي از اين مراكز در بيمارستان اكبرآبادي بود كه  مامور بوديم سربازاني كه بچه هاي معلول بدنيا مي آوردند را مشاوره قبل از ازدواج دهيم  و آنان را از نظر خوني بررسي مي كرديم.
دكتر مولوي افزود: دانشكده توانبخشي و بهزيستي را درست كرديم و من دوازده سال در آنجا درس مي دادم و شش ماه است كه بازنشسته شده ام.
دكتر مولوي در كمال فروتني مي گويد من بنده ناقابلي هستم  و شايد به همين دلايلي كه گفتم انتخابم كردند.
لازم به توضيح است كه در هشتمين همايش چهره هاي ماندگار ايران كه شامگاه پنج شنبه  27 آبان در تالار همايش‌هاي سازمان صداو سيما  برگزار شد  از 23 چهره‌ي ماندگار ايران تجليل بعمل آمد و دانشگاه علوم پزشكي تهران با سه چهره ماندگار در اين همايش درخشيد. 
 
زندگينامه دكتر محمدعلي مولوي از زبان خودش
 
دوران كودكي و تحصيلات
جد بزرگم فرد معروف و فقيهي بود كه بعد از انقلاب روسيه از ايروان به ايران مهاجرت كرد و در تبريز ساكن شد و چون ارادتي به مولوي رومي داشت، به نام مولوي معروف شد. وي مقبره ي بزرگي در تبريز دارد كه شامل مقبره، مسجد، مدرسه است. من در سال 1300شمسي در تبريز متولد شدم. چهار سال ابتدايي را در تبريز و بقيه ي دوران دبستاني و دبيرستاني و دانشكده ي پزشكي را در تهران سپري كردم.
بعد از گذراندن دوره عمومي براي مدت چهار سال عازم پاريس شدم و به عنوان آسيستان خارجي اين مدت را در بيمارستان كودكان پاريس در بخش پرفسور لامي استاد كودكان و ژنتيك طي كردم.
 
تدريس در دانشگاه
سال 1332به تهران مراجعت كردم پس از گذراندن امتحاني، وارد كادر هيئت علمي دانشگاه تهران – بخش دكتر منوچهر اقبال- شدم و از همان زمان دروس ژنتيك پزشكي را در دانشگاه بعد از ظهر ها در سال پنجم و دروس پزشكي داخلي و عفوني كودكان را در بيمارستان هزار تختخوابي آغاز كردم. سه سال بعد، صبح ها، يك بخش عفوني كودكان به حقير تفويض شد كه بيماران ژنتيكي ومشاوره و احيانا" بستري كردن بيماران مربوطه در اين بخش صورت مي گرفت هم چنين بررسي و مقايسه دو قلوها نيز درهمان بخش انجام مي شد.
در سال 1962 از طرف سازمان بهداشت جهاني براي تكميل دوران ژنتيك به دانمارك رفتم و درمدت سه ماهه آن استفاده فراوان از آن دوران بردم. در سال 1964 نيز از طرف WHO براي گذراندن دوره ي يك ماهه عازم امريكا شدم در سال 1336 از طرف سازمان بهداشت جهاني به عنوان كارشناس ژنتيك شناخته شدم.
 
فعاليت هاي پژوهشي و سمت هاي اجرايي
مقالات بنده در كليه ي مجلات آن زمان( سخن پزشكي، مجله ي كودكان، زنان، نظام پزشكي و دانش پزشكي) ملاحظه مي شود در جمله ي سمينارها و كنگره هاي داخلي و خارجي شركت و در مورد امراض ارثي سخنراني مي نمودم در سال 1341 اجازه ي نشر يك مجله به نام دانش پزشكي را با همكاري دكتر جواد هيئت كسب كرده و مدت 5سال آن را منتشر كرديم در بيشتر موارد سخنرانيهاي هفتگي بيمارستان هزار تختخوابي، بيماران جالب ارثي مانند سندرم داون، مارفان، لورانس مون بيدل، نشانگان پوتس جگر، پوليپ هاي روده و غيره، معرفي مي كردم.
راهنمايي رساله هاي متعددي را در مورد بيماريهايي ارثي كودكان و عفوني به عهده داشتم هر كدام از فارغ التحصيلان كه براي خداحافظي و ادامه تحصيل به خارج از كشور سفر مي كرد، سفارش مي كردم كه در صورت تمايل رشته ي ژنتيك را براي تخصص انتخاب نمايند ولي جمله ي آنان رشته هاي پر درآمد مانند جراحي زيبايي، زنان ، جراحي قلب و عروق ، پوست و... را انتخاب مي كردند. دانشجويان زيادي حقير را به نام آقاي ژنتيك مي ناميدند چون در آن زمان رشته اي به اين نام در دانشگاه وجود نداشت.
در سال 1336 در كنگره ي بين المللي كودكان، دو بيمار مبتلا به نشانگان فرياد گربه را معرفي كردم. در سال 1340 يك انجمن ژنتيك با شركت كليه ي كاردانان ژنتيك انساني دامي و گياهي تشكيل داديم. بعد از آن هر سال دردنباله ي كنگره ي كودكان مدت 2 روز سمينار ژنتيك تشكيل مي شد كه مباحث گوناگوني راجع به مسائل متعدد ژنتيك روز بحث مي شد خوشبختانه دكتر كريمي نژاد استاد هيستولوژي كه علاقه اي به ژنتيك داشتند در سال 1345 فعاليت خود را در بيمارستان زنان بخش خصوصي شروع كردند. به طوري كه امروزه آزمايشگاه خصوصي ايشان از معتبرترين مراكز ژنتيك به شمار مي رود درسال 1340 در بيمارستان هزار تختخوابي به كمك دكتر نفيسي و دكتر خاوري بخش سيتوژنتيك راه اندازي شد. به خاطر دارم كه مردي از طرف پزشكي قانوني به من معرفي شد كه مرتكب قتل شده بود و وكيل وي ادعا كرده بود ، وي به علت داشتن XXY ، اختياري براي قتل نداشته و از مجازات معاف مي باشد. از اين شخص در بخش دكتر نفيسي كاريوتايپ به عمل آمد و ملاحظه گرديد كه يك مرد سالم XY مي باشد و جواب آن به پزشكي قانوني تحويل گرديد نامبرده قبلا" به بنده مراجعه و حقير را تطميع كره بود كه جواب مساعدي به پزشكي قانوني بدهم ولي از آن استنكاف كردم.
در سال 1349 به كمك دكتر خاوري و دكتر روزبهاني يك مركز ژنتيك و مشاورات خصوصي تشكيل داده و مراجعان را راهنمايي مي كرديم. در ابتداي كار قريب 10 سال، بيشتر مراجعه كنندگان ما يهوديها بودند ولي بعد از آن، به علت منصرف شدن از ازدواج ها ي فاميلي، موردي مشاهده نشد. در سال 1955 كه مأموريت يافتم يك مركز تحقيقات ژنتيك دربيمارستان حمايت مادران ( بيمارستان شهيد اكبر آبادي كنوني) داير نمايم با كمك دكتر خاوري و دكتر روزبهاني و  دكتر يزداني كه اكنون در سوئد است و دكتر مظهري اقدام به جمع آوري افراد كاردان مناسب كه پس از طي دورانهاي لازم از تخصص هاي بيو شيميايي، بيولوژي و سيتولوژي انتخاب كرديم مشغول كار شديم. در ضمن 24 تن از افراد فوق ديپلم را به مدت يك سال دوران مشاورت و مسائل ژنتيك آموزش داديم كه به زايشگاههاي وابسته 8 گانه حمايت مادران رفته و بيماران مربوطه را به مركز معرفي نمايند و از نظر غربالگري كمك كنند متأسفانه بعدها توجهي به مركز تحقيقات ژنتيك كه به زحمت فراهم شده بود نشده و 27 تن از كارمندان ما را به بخشهاي ديگر منتقل كردند و دكتر روز بهاني و دكتر يزداني نيز به خارج از كشور رفتند حقير و دكتر آملي متخصص كودكان با يك منشي تنها باقي مانديم ما در بخش ژنتيك غربالگري فنيل كتونوري و گالاكتوزمي را آغاز كرده بوديم و از كليه ي نوزادان زايشگاه حمايت مادران كه روزانه بيش از 100 زايمان انجام مي شد تست و آزمايشات لازم را از بابت دو بيماري ياد شده آغاز كرده بوديم. همينطور اختلالات ژنتيكي سيتولوژي را بررسي مي كرديم. در ضمن بهداري وقت مقدار زيادي شير ويژه ي مبتلايان به فنيل كتونوري را در اختيار ما مي گذارشت تا به كودكان مبتلا بدهيم. كودكان زيادي پيدا كرديم كه از كند ذهني و عقب ماندگي ذهني نجات يافتند. متأسفانه شير و مواد غذايي نيز قطع شد و مبتلايان وضع اسفباري پيدا كردند و به زحمت با هزينه ي شخصي كه كمرشكن بود شير تهيه مي كردند. اكنون پرونده ي قريب به 140 بيمار مبتلا در بخش تحقيقات وجود دارد كه جالب توجه مي باشند. مشاوره ي ژنتيك با مبتلاشدگان عوارض ارثي و دوقلوها در مركز ما مجاني بود. 
بعد بنده درخواست بازنشستگي كرده و از كار به كنار رفتم. اكنون دكتر آملي با حداقل امكانات بخش را اداره مي فرمايند. بنده پس از سه سال بازنشستگي توسط مركز بهداشت استان توسط دكتر نقوي با همياري كتر مظهري و دكتر خاوري دعوت شديم كه مركز مشاوره ي ژنيتك و صداي مشاوره ي خانواده را از بابت مسائل ژنتيكي را اندازي كنيم. قرار بود يك آزمايشگاه ژنيتكي هم در مركز ياد شده تأسيس شود. متأسفانه بركنار شدن دكتر نقوي منجر به تعطيلي مركز مشاوره گرديد. بنده و همكاران به درمانگاه بهزيستي شرق تهران منتقل شديم و مشاورات ژنيتكي را در آن جا تشكيل داديم. خوشبختانه با تشريف فرمايي دكتر شفقتي هم به درمانگاه ياد شده رونق مشاوره بيشتر شد.
پس از دو سال اداره ي مشاورات در سال 1373 به دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي دعوت شدم كه يك مركز تحقيقات ژنيتكي در آن جا تشكيل بدهم و يك ساختمان بزرگي هم با وسايل مقدماتي جهت اين كار در نظر گرفته شده بود. در ابتداي امر 4 تن كارمندان اين مركز بودند كه به سبب گرفتاري خانوادگي دو تن مركز را ترك كردند. از همان ابتدا بنده مشاورات ژنيتكي را داير كرده و سعي كردم در تكميل وسايل لازم و جلب همكاران كاردان رونقي راكه در خور چنين مركزي بود فراهم سازم ولي به سبب فقدان افراد كاردان و علاقه مند دو سال اول به جز مشاورات ژنيتكي و تدريس سه واحد 32 ساعته مشاوره و پيشگيريهاي ژنيتكي براي كارشناسي مددكاري، پرستاري و فيزيوتراپي، پيشرفت ديگري به سبب دشواري مالي انجام نگرفت. خوشبختانه به سال 1375 دكتر نجم آبادي متخصص ژنيتك مولكولي از امريكا مراجعت كرده متمايل شدند با بخش مركز تحقيقات ژنيتك همكاري نمايند. با كمال خوشحالي مورد استقبال قرار گرفته و مشغول كار شدند. كارداني و پركاري ايشان باعث شد كه حقير سرپرستي مركز را مدتي بعد به ايشان واگذار كرده و خود مشاور و عضو هيئت علمي مركز و دانشگاه باشم. بعد با دكتر شفقتي، خانم دكتر كهريزي، دكتر جوان، دكتر حاجي بيگي خانم دكتر نيشابوري، خانم دكتر كيهاني خانم دكتر حاتمي و خانم دكتر بهجتي به گروه ما پيوستند و مركز تحقيقات رونق كافي گرفت. اميد است كه با تكميل وسايل لازم و استخدام يك آمارگر، كاردان اعصاب و روان، زنان ... كادر مركز تكميل گردد و رونق دلخواه حقير را به دست آورد.
در هر حال اين مركز سومين مركزي است كه توسط حقير ايجاد شده و با ورود دكتر نجم آبادي با ارائه ي كنگره ي معلولان ژنيتكي، سمينارها و ترتيب كنفرانس هاي سودمند و انجام آزمونهاي پيشرفته ي امروزي به حدي جلو برود كه با مراكز ممالك پيشرفته نزديك شود و بتواند مرجع كليه ي نيازهاي ژنتيكي خانواده هاي كشور عزيز ايران گردد. با توجه به پيشرفت اين مركز آرزوي حقير كه برپايي يك مركز بزرگ تحقيقات ژنيتكي بود جامه ي عمل مي پوشد و به نظر نمي رسد كه با وجود همكاران لايق ياد شده حوادث روزگار گزندي بدان وارد سازد از همان ابتداي ورود به دانشگاه تهران آرزوي حقير ايجاد يك چنين مركز و برپايي آن بود كه نه در كشور خودمان بلكه در خاورميانه نيز سرآمد باشد كه خوشبختانه امروزه با كمك همكاران هنرمند و دانش ساز امكان آن وجود دارد.
 
تأليفات و جوايز
اصول بيماري ها ي ارثي انسا ن در دو جلد، امراض كروموزومي و متابوليك يك جلد، ديابت و راهنماي بيماران ديابتي يك جلد، ژنيتك عمومي در دوجلد، بهبود نسل بشر در يك جلد، مشاوره ي ژنيتك با معيت دكتر خاوري و دكتر روزبهاني يك جلد، بيماري هاي عفوني دو جلد، مسائل گوناگون پزشكي در هفت جلد، رساله به زبان فرانسه راجع به كمبود ويتامين A درايران، سؤالهاي انترنها ي بيمارستانهاي تهران با ياري دكتر مژدهي در سه جلد، سؤال و جواب در طب داخلي يك جلد، نگارش بخش عفوني طب داخلي دكتر اردوبادي و همكاران دانشگاهي بخش ژنيتك خون شناسي دكتر پويا، ترجمه ي جراحي صغير درسه جلد در دوران آخر تحصيلي، بياري هاي عفوني كودكان و داخلي رشته ي كودكياري در دو جلد، بهداشت عمومي در دو جلد، مقاله به زبان انگليسي در مجله ي Gynecology and obstetric با معيت دكتر كريمي نژاد ، مقالات متعدد درتمامي مجلات پزشكي روز ايران، بيماري هاي شايع ارثي و مادرزادي يك جلد.
سال 1378 به سبب كوشش هاي بي دريغ د ررشته ي پزشكي، از طرف وزير بهداشت و آموزش پزشكي لوح تقدير و مدال دريافت نمودم هم چنين در سال 1379 مورد عنايت شايسته دانشگاه و همكاران گرامي، با دريافت تشويق نامه و هداياي نفيس و نامگذاري يك تالار در مركز به نام حقير قرار گرفتم و تعداد 533 جلد كتاب به كتاب خانه ي دانشگاه اهدا كرده ام.
زندگي خانوادگي، اوقات فراغت و سرگرميها:
من در 32 سالگي ازدواج كردم حاصل ازدواجم يك پسر بود كه در يكي از دانشگاه هاي معتبر انگلستان، اقتصاد خوانده بود و همان جا زندگي مي كرد كه متأسفانه فوت كرد.
من در حال حاضر روزي 8-7 ساعت مطالعه مي كنم. هنوز هم دانشجو هستم. با اينترنت كار مي كنم و يكي دو ساعت در روز پياده روي مي كنم.
خبرنگار : مهدي گلپايگاني
کلمات کلیدی