ساخت مدرسه توسط دکتر برومند برای روستاهای محروم سیستان و بلوچستان
دکتر بهروز برومند پزشک سرشناس ایرانی و دانش آموخته دانشگاه علوم پزشکی تهران، زیبایی زندگی را در یاری رساندن به محرومان یافته است
مهربانی به وسعت کویر
دیدن لبخندهایی که در غبار محرومیت کمرنگ شده، اگرچه دل هر انسانی را به درد میآورد، اما زیاد نیستند انسانهایی که برای پاک کردن این غبار، آستین همت بالا بزنند و کاری بکنند. برخی از همین انسانها با وجود ایستادن بر قلههای افتخار علمی و پزشکی کشور، همچنان خود را شاگرد مکتب ایثار و فداکاری میدانند. ساخت مدرسه در محرومترین نقطه کشور کاری است که یک پزشک نامی و معتبر در صددش برآمده و به پاسداشت یاد مادرش که به او درس گذشت و انسانیت آموخته، نام او را بر این مدرسه گذاشته است. دیدن تصویر کودکان محرومی که مجبور بودند بر تل ریگ داغ بیابان بنشینند و زیر تیغ آفتاب تند، مشق کنند، تلنگری بود بر پروفسور بهروز برومند، پدر نفرولوژی ایران(واز پزشکان سرشناس ایرانی درجهان) که آستین همت بالا بزند و در روستای «جهان تیغ» در منطقه هیرمند سیستان و بلوچستان مدرسهای بنا کند و در عین حال کلنگ مدرسه دیگری را نیز در روستای مجاور به زمین بزند. او معتقد است «شکرانه توان انسان، چیزی نیست جز گرفتن دست ناتوان، و چه زیباست، زمینه تحصیل کودکانی را فراهم کنیم که از داشتن امکانات اولیه تحصیل محرومند.» برومند همچنین در کنار مدرسهسازی در سیستان و بلوچستان، زمین بزرگی را نیز در قائمشهر به دانشگاه علوم پزشکی مازندران اهدا کرده تا درمانگاهی در آن ساخته شود و امکانات پزشکی این درمانگاه در خدمت درمان مردم محروم از امکانات قرار بگیرد.
او از روزی گفت که با سفر به سیستان و بلوچستان و حضور در میان دانش آموزان روستای جهان تیغ و روستای «بسمالله» محرومیت را با همه وجود لمس کرد. میگوید: «9 ماه قبل وقتی به طور اتفاقی در فضای مجازی مشغول تماشای خبرها و عکسها بودم، با دیدن تصویر چند کودک که در یک منطقه بیابانی روی زمین نشسته و مشغول درس خواندن بودند، کنجکاو شدم. آنها با آجر برای خودشان صندلی درست کرده بودند و محرومیت در چهره معصومشان موج میزد. بسیار منقلب شدم. سؤال بزرگی ذهنم را مشغول کرده بود. اگر آنها بتوانند در محیطی مناسب درس بخوانند ممکن است مانند چهار فرزند من پزشک شوند و این آرزویی دست یافتنی است. من پزشک هستم و همیشه با مردم، از قشرهای مختلف سروکار دارم و خودم را در برابر آنها مسئول میدانم. نمیتوانستم نسبت به این محرومیت بیتفاوت باشم. تصمیم گرفتم برای این کودکان کاری کنم. با پیگیریهای بسیار متوجه شدم که این عکسها مربوط به منطقهای در کرمان است و این کودکان در خانوادهای عشایر زندگی میکنند. میخواستم با ساخت مدرسهای در آن منطقه زمینه را برای تحصیل بهتر این بچهها فراهم کنم اما با مشورتی که در این زمینه انجام دادم متوجه شدم که ساخت مدرسه در آنجا که ساکنانش عشایر هستند و کوچ میکنند، کمک چندانی نمیکند.» وی ادامه داد: «در این میان با مؤسسه یاوری که در آن گروهی از خیران در زمینه مدرسهسازی در استان محروم سیستان و بلوچستان فعالیت میکنند آشنا شدم و آنجا بود که متوجه شدم بسیاری از نقاط این استان از داشتن مدرسه مناسب و امکانات تحصیلی محروم هستند. در بعضی از نقاط نیز مدارس به شکل مخروبه درآمدهاند و نیاز به تعمیر اساسی دارند. برای شروع کار ساخت مدرسهای با هزینه 200 میلیون تومان در روستای جهان تیغ در کنار شهر هیرمند را برعهده گرفتم. روزی که مدرسه برای 140 دانشآموز این روستا ساخته شد مسئولان آموزش و پرورش از ما برای افتتاح مدرسه دعوت کردند. هیچگاه آن روز را فراموش نمیکنم. در این سفر همسرم و دو نفر از دوستانم که دندانپزشک و متخصص قلب هستند مرا همراهی کردند. همه اهالی روستا به استقبال ما آمده بودند و بچهها برای ما شعر میخواندند. با شوق زیاد این کودکان را در آغوش کشیدم. آنها کفش و لباس مناسب به تن نداشتند و طعم تلخ محرومیت را با همه وجود چشیده بودند. به یاد مادرم نام او را برای این مدرسه انتخاب کردم و برای بالا بردن انگیزه بچهها قول دادم که به شاگرد اولها جایزه نقدی بدهم. آن روز بهترین روز زندگیام بود. با پیشنهاد مسئولان از مدرسه روستای بسمالله بازدید کردیم. وضعیت این مدرسه نامطلوب بود و دیوارهای آن درحال فرو ریختن بودند. تصمیم گرفتم تا کلنگ ساخت مدرسه جدید را در این روستا به زمین بزنم و با تأمین هزینه 150 میلیون تومانی از مسئولان محلی خواستم تا هرچه زودتر مدرسه جدیدی احداث کنند. با توضیحاتی که اولیای مدرسه دادند متوجه شدم که بسیاری از دانش آموزان از روستاهای دورافتاده با به خطر انداختن جان خود به این مدرسه میآیند. مینی بوس بهترین وسیلهای بود که با آن بچهها میتوانستند به مدرسه رفت و آمد کنند و بلافاصله آن را نیز تهیه کردم. دیدن خوشحالی و فریادهای شادی بچهها بعد از اینکه قول خرید یک دستگاه مینی بوس را به آنها دادم بهترین آهنگی بود که تا به آن روز شنیده بودم. از آنها خواستم با جدیت و پشتکار درس بخوانند و مطمئن باشند که آنها نیز میتوانند پزشک و جراح شوند.»
برومند درباره در اختیار قرار دادن خانه پدریاش که ارزشی بالغ بر چند میلیارد تومان دارد و برای ساخت درمانگاه در قائمشهر اختصاص داده است، گفت: «این خانه را در اختیار دانشگاه علوم پزشکی مازندران قرار دادم تا در آنجا درمانگاهی بسازند و خوشبختانه پیشرفت ساخت این درمانگاه بسیار خوب است و امیدوارم با افتتاح این درمانگاه گام مهمی در جهت درمان بیماران برداشته شود.»
گزارشگر: علیرضا نکوبخت
منبع: سایت موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران
منبع: سایت موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران
ارسال به دوستان