مرور تاریخچه 80 ساله دانشگاه به روایت استاد پیشکسوت دانشگاه
دكتر بهادري: مرور تاريخچه هشتاد ساله دانشگاه درست مانند است كه يك فرزندي متولد مي شود، بزرگ مي شود، تحصيل مي كند و در سن هشتاد سالگي هنوز هم مي تواند استاد باشد و به شاگردان خود آموزش دهد.
در آستانه برگزاري مراسم بزرگداشت هشتادمين تصويب قانون تاسيس دانشگاه مروري خواهيم داشت به تاسيس و توسعه دانشگاه، اين بار پاي صحبت دكتر مسلم بهادري يكي از استادان پيشكسوت دانشگاه و رئيس دفتر ارتباط با دانش آموختگان نشستيم تا اين روند رو به رشد را از زبان ايشان مرور كنيم.
تصويب قانون تأسيس دانشگاه تهران
80 سال از زمان تصويب قانون تأسيس دانشگاه تهران در مجلس شوراي ملي وقت به تاريخ 8 خرداد 1313 ميگذرد. البته دانشگاه فرزند دارالفنون است ولي در فاصله بين تأسيس دارالفنون و دانشگاه، دانشكدهها از يكديگر جدا بودند و بهصورت مدرسه و يا FACULTY اداره ميشدند مانند مدرسه طب.
تا پيش از تأسيس دانشگاه مدرسه طب به تربيت پزشكان مشغول بود و ما پزشكاني فارغالتحصيل پيش از سال 1313 داريم. دانشكده پزشكي در سال1297 رسماً از دارالفنون جدا شد ولي جاي مناسبي نداشت. زماني در ساختمان مسعوديه بود و زماني نيز ميدان مخبرالدوله و زماني هم در بيمارستان دكتر معتمد قرار داشت. تا اينكه پس از تصويب قانون تأسيس دانشگاه، اولين مكاني كه براي تأسيس دانشگاه در نظر گرفته شد همان محل فعلي دانشكده پزشكي و اراضي جلاليه سابق است و دانشگاه تهران با كلنگ زني ساختمان دانشكده پزشكي تأسيس شد و لوحه مربوط به تأسيس دانشگاه در زير پلههاي ساختمان دانشكده پزشكي قرار داده شد و افتتاح دانشگاه با افتتاح سالن تشريح دانشكده پزشكي صورت گرفت.
تأسيس دانشكده پزشكي
دانشكده پزشكي از ابتداي تأسيس بخشي از دانشگاه تهران بود و زير نظر رئيس دانشگاه تهران اداره ميشد. دكتر علياصغر حكمت در آن زمان رئيس دانشگاه تهران بود. دانشكده پزشكي از تاريخ 15 بهمن 1313 بهتدريج رشد و توسعه پيدا كرد. البته در آن زمان اختلافاتي بين معلمين دانشكده پزشكي آن زمان وجود داشت و تا حدودي اداره دانشكده مختل بود. تا اينكه در سال 1318 قانوني در مجلس به تصويب رسيد كه يك شخص خارجي را براي اداره دانشكده پزشكي به ايران بياورند. اين شخص همان پروفسور شارل اوبرلن استاد آسيبشناسي دانشگاه پاريس بود كه ابتدا براي مدت 2 سال بهعنوان رئيس دانشكده پزشكي انتخاب و به ايران دعوت شد تا نسبت به اداره دانشكده پزشكي تجديدنظر كند و بعداً نيز اين استخدام تمديد شد.
مهمترين اقدامات پروفسور اوبرلن
اقدام اول: افزودن بيمارستانها به دانشكده پزشكي
باوجوداينكه در سال 1313 دانشكده پزشكي تأسيس شده بود ولي بيمارستاني را تحت اختيار نداشت. بيمارستانهاي آن زمان به مردم خدمت ميدادند ولي زير نظر دانشكده پزشكي نبودند و مستقل اداره ميشدند. يكي از كارهاي مهم پروفسور اوبرلن اين بود كه بيمارستانهاي شهر تهران كه تعدادي متعلق به شهرداري و تعدادي نيز متعلق به مدرسه دارالفنون بود و تعدادي نيز بهصورت خيريه اداره ميشد را طبق قانوني متعلق به دانشكده پزشكي كرد كه مهمترين آن بيمارستان سينا، نسوان، وزيري و ... بود.
اقدام دوم: تعيين كرسيهاي مشخص در دانشكدهها
تا پيش از آمدن پروفسور اوبرلن گروههاي درسي جدا از يكديگر بودند يكي ديگر از اقدامات مهم ايشان اين بود كه درسها را طبقهبندي و بهصورت كرسي بيماريهاي مختلف درآورد ازجمله كرسي بيماريهاي داخلي، جراحي، عفوني، آسيبشناسي و ... كه جمعاً 40 كرسي براي دانشكدههاي پزشكي، دندانپزشكي و داروسازي ايجاد كرد كه 28 تا از اين كرسيها متعلق به دانشكده پزشكي بودند. متعاقب آن 28 نفر از استادان بنام و برجسته كشور كه اكثراً تحصيلكرده كشورهاي خارجي بودند را بهعنوان استادان اين كرسيها انتخاب كرد و هر يك از اين استادان نيز جمعي از كساني كه در رشته آنها تحصيلكرده بودند را جمع كرده و گروهي را تشكيل دادند. بهاينترتيب در سال 1319 و 1320 دانشكده پزشكي به سه ويژگي كامل شكل گرفت. اول اينكه محل آن كاملاً ثابتشده بود، دوم اينكه كرسيهاي مربوطه در آن مشخص شدند و اختلافات قبلي از بين رفت و سوم اينكه بيمارستانهايي را تحت نظر خود داشت. بدين ترتيب بين سالهاي 1313 تا 1320 دانشكدههاي پزشكي، داروسازي و دندانپزشكي كامل شدند و از آن زمان به بعد بهصورت مستقل به رشد و توسعه پرداختند.
تربيت پزشكان تخصصي
پيش از تأسيس دانشكده پزشكي مدرسه طب در آن سالها حدود 30 الي 40 نفر پزشك تربيت ميكرد ولي با تأسيس دانشكده پزشكي تعداد داوطلباني كه براي رشته پزشكي جذب ميكرد بسيار بيشتر بود بهطوريكه در سالهاي 1324 و 1325 بالاي 200 دانشجو از طريق كنكور دانشكده پزشكي پذيرفته ميشدند و براي خدمت پزشكي به جامعه تربيت ميشدند. البته تا آن زمان دانشكده تنها به تربيت پزشكان عمومي مشغول بود و هنوز دورههاي تخصصي نداشت و بهندرت در بعضي از رشتهها متخصص هم تربيت ميكرد. از اقدامات مهم ديگر در دانشكده پزشكي، راهاندازي دورههاي تخصص هم در بخشهاي باليني و هم در علوم پايه بود. مثلاً در كرسي آسيبشناسي مرحوم دكتر حبيبي استاد كرسي اين رشته و مرحوم دكتر آرمين و مرحوم دكتر رحمتيان را بهعنوان متخصص تربيت كرد و ازاينپس دانشكده پزشكي در تربيت نيروهاي تخصصي گروه پزشكي فعاليت خود را آغاز كرد بهطوريكه از سالهاي 1330 به بعد اين دانشكده داراي تعداد زيادي كرسيهاي باليني بود و تعداد قابلتوجهي نيز كرسي علوم پايه داشت كه برنامههاي كاملاً مشخص و كاملي را مطابق برنامه آموزش پزشكي آن زمان فرانسه اجرا و متخصصيني را تربيت ميكرد. دوره پزشكي 6 ساله شد كه 2 سال اول را دوره علوم پايه و 3 سال دوره علوم باليني و 1 سال آخر نيز دوره انترني شامل ميشد. البته امروزه دوره پزشكي عمومي تكميلتر شده دوره علوم پايه تا 3 سال و دوره انترني به يك سال و نيم افزايشيافته است.
طي سالها دانشكده پزشكي رشد كرد بهطوريكه در سال 1350 دانشكده پزشكي علاوه بر پزشكان عمومي كه تربيت ميكرد چندين رشته تخصصي در علوم پايه و علوم باليني داشت اين رشد همچنان ادامه داشت تا زمان انقلاب اسلامي ايران كه ازاينپس بهمنظور رفع كمبود پزشك عمومي تعداد پذيرش دانشجوي پزشكي آن افزايش چشمگيري داشت ضمن اينكه تعداد دانشجويان رشتههاي تخصصي نيز افزايش قابلملاحظهاي داشت. البته برنامههاي دورههاي تخصصي ساير دانشكدههاي پزشكي نيز توسط همين دانشكده تعيينشده است.
دانشكده پزشكي مقدمهساز تأسيس دانشكدههاي ديگر پزشكي در كشور
تا سال 1328 دانشكده ديگري بهجز پزشكي، داروسازي و دندانپزشكي دانشگاه تهران وجود نداشت و پروفسور اوبرلن يك برنامهاي را ايجاد كرد تا در سه شهر مشهد، شيراز و اصفهان طي فواصلي مدارسي براي تربيت بهدار شكل گرفت به نام آموزشگاه عالي بهداري كه خود نيز رياست اين مراكز را بر عهده داشت و از بين استادان دانشكده پزشكي افرادي را انتخاب و بهعنوان سرپرست در هريك از اين مراكز مشغول به فعاليت شوند. از بين اين افراد مرحوم دكتر مصطفي حبيبي استاد كرسي آسيبشناسي، بافتشناسي و جنينشناسي آن زمان به مشهد و شيراز رفته و دكتر نعمت الهي كه استاد فيزيولوژي بود به استان اصفهان رفته و زير نظر پروفسور اوبرلن زحمات زيادي براي تأسيس و فعاليت مراكز يادشده كشيدند.
بهاينترتيب آموزشگاههاي عالي بهداري تا سال 1325 بهطور كامل تشكيل و به تربيت نيروي موردنياز جامعه مشغول بودند تا اينكه در سال 1328 قانون تأسيس دانشكدههاي پزشكي ديگر از مجلس گذشت و به تصويب رسيد و آموزشگاههاي عالي بهداري نيز جزو همان دانشكدههاي پزشكي محسوب آمدند.
درزماني كه دموكراتها در شهر تبريز بودند مدرسهاي به نام مدرسه طب تأسيسشده بود كه پس از رفتن دموكراتها مرحوم دكتر حبيبي آن مركز را اداره ميكرد و قانوني كه در سال 1328 به تصويب رسيده بود اين مدرسه را نيز به رسميت شناخت و به دانشكده پزشكي دانشگاه تبريز تبديل شد.
دانشكده داروسازي و دانشكده دندانپزشكي
از همان ابتداي تأسيس دانشگاه تهران دانشكدههاي پزشكي، دندانپزشكي و داروسازي فعاليت خود را آغاز كردند. دانشكدههاي داروسازي و دندانپزشكي در ابتدا مستقل نبوده بلكه زير نظر رئيس دانشكده پزشكي اداره ميشدند. در اين دو دانشكده نيز كه توسط استادان كرسيها اداره ميشد هر كرسي تعدادي متخصص تربيت كرد كه در آن به فعاليت مشغول شدند. از سال 1320 دانشكدههاي داروسازي و دندانپزشكي كامل شدند و از آن زمان به بعد بهصورت مستقل به رشد و توسعه پرداختند.
تشكيل دانشگاه علوم پزشكي تهران
در سال 1364 كه بخش پزشكي از وزارت علوم جدا شد و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي تأسيس شد و دانشكدههاي پزشكي، دندانپزشكي، داروسازي، بهداشت، پرستاري و مامايي، توانبخشي و پيراپزشكي داخل يك مجموعه قرار گرفتند كه دانشگاه علوم پزشكي نام گرفت، بازهم دانشكده پزشكي از دانشكدههاي زيرمجموعه دانشگاه علوم پزشكي تهران به رشد خود ادامه داد و دورههاي تحصيلات تكميلي علوم پايه نيز به اين دانشكده افزوده شد بهطوريكه در حال حاضر اين دانشكده علاوه بر فارغالتحصيلان رشته تخصصي و فوق تخصصي باليني و فلوشيپ باليني، داراي تعداد زيادي فارغالتحصيل در دورههاي تحصيلات تكميلي علوم پايه نيز بوده و جزو دانشكدههاي بسيار معتبر منطقه هست.
شكلگيري ساير دانشكدهها
دانشكده پرستاري و مامايي
پس از تأسيس دانشگاه تهران، مدارس عالي پرستاري و مامايي نيز مشغول به فعاليت بودند. در سال 1315 آموزشگاه عالي پرستاري با مجوز وزارت فرهنگ فعاليت خود را در جهت تربيت نيروي متخصص پرستار با درجه ليسانس آغاز كرد. در سال 1366 طي تحولات انقلاب فرهنگي، با صدور مجوز شوراي گسترش دانشگاهها و ادغام چندين مدرسه عالي پرستاري و مامايي به دانشكده پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشكي تهران تغيير نام يافت.
دانشكده بهداشت
تأسيس دانشكده بهداشت به تأسيس كرسي انگلشناسي در دانشكده پزشكي در سال 1319 بازميگردد. استاد كرسي انگلشناسي دانشكده پزشكي دكتر ناصر انصاري تحصيلكرده پاريس بود. اولين كاري كه ايشان انجام دادند تأسيس انستيتويي بود بنام مالاريالوژي براي مبارزه با بيماري مالاريا، چراكه در آن زمان بيماري مالاريا بسيار شايع بود اين انستيتو با سازمان جهاني بهداشت قراردادي بست براي از بين بردن بيماري مالاريا و كمكم گسترش پيداكرده و تبديل شد به انستيتو تحقيقات بهداشتي كه فعاليت آن تنها در خصوص بيماري مالاريا نبود بلكه درآورد بسياري از بيماريهاي شايع مناطق بومي كشور مانند تراخم و سالك اقدامات بهداشتي انجام ميداد. اين انستيتو اولين انستيتو تحقيقاتي مستقلي بود كه زيرمجموعه دانشكده پزشكي بود و با وزارت بهداشت آن زمان و سازمان بهداشت جهاني بهصورت مجموعه واحدي درآمده و نهتنها در تهران بلكه در شهرستانهاي ديگر نيز پايگاهها و مراكز تحقيقاتي براي پيشگيري و مبارزه با بيماريهاي شايع مناطق بومي تأسيس كردند. بهتدريج اين انستيتو به علت دارا شدن تعداد زيادي استاد و رشتههاي تحصيلي در سال 1344 تبديل به دانشكده بهداشت شد.
يكي از اقدامات بسيار مهم اين دانشكده علاوه بر تربيت نيروي متخصص موردنياز جامعه، ارائه خدمات بهداشتي بهكل جامعه ايران چه از طريق واكسيناسيون و چه از طريق تغيير شرايط محيطي بوده است. به اين صورت كه تعدادي ايستگاه تحقيقات بهداشتي در سطح كشور راهاندازي كرد تا تحقيقاتي درزمينه بيماريهاي واگيردار و انگلي و همچنين اقدامات بهداشتي براي ريشهكني آن انجام دهند. هر ايستگاه از استادان، كاركنان و دانشجويان خوبي بهرهمند بوده و خدمات بسياري توسط آنان صورت گرفته بهطوريكه ريشهكني بسياري از بيماريهاي انگلي و عفوني ايران مديون اقداماتي است كه از طريق اين ايستگاههاي تحقيقاتي انجامگرفته است.
دانشكده توانبخشي
تأسيس دانشكده توانبخشي به 50 سال پيش بازميگردد كه تعدادي از فارغالتحصيلان رشته فيزيوتراپي كه در خارج تحصيلكرده بودند براي راهاندازي اين رشته و تأسيس دانشكده توانبخشي دعوت شدند. پس از پيگيريهاي متعدد سرانجام اين دانشكده تأسيس و اولين گروه از دانشجويان اين رشته در سال 1348 فارغالتحصيلان شدند و امروز پس از گذشته 50سال اين دانشكده در رشتههاي توانبخشي، شنواييشناسي، و ... در مقاطع كارشناسي، ارشد و دكترا به تربيت دانشجو مشغول است.
دانشكده پيراپزشكي
بهتدريج كه رشتههاي پيراپزشكي در كشور شكل گرفت، در سال1350 در دانشگاه علوم پزشكي تهران نيز دانشكده پيراپزشكي شكل گرفت كه ابتدا به تربيت تكنسينهاي علوم آزمايشگاهي پرداخته و سپس ساير مقاطع و ساير رشتهها به آن افزوده شد بهطوريكه هماكنون در بسياري از رشتههاي پيراپزشكي در مقاطع كارشناسي، ارشد و دكترا به تربيت نيروي موردنياز جامعه مشغول است.
دوره شبانه
دوره شبانه تقريباً از سال 1370 شروع به كاركرد. در اولين دورهاي كه دانشجوي دوره شبانه پذيرش شد گزينش دانشجو در دانشگاه صورت ميگرفت. درواقع جذب دانشجو در اين دوره بيشتر به رفع نيازهاي دانشگاه و وزارت بهداشت بود و اغلب دانشجويان آن را كاركنان دانشگاه و وزارت بهداشت شامل ميشدند كه ميخواستند ازنظر علمي و غيرعلمي ارتقاء پيدا كنند. پس از گذشت 2 سال، دوره شبانه رسميت پيدا كرد و قرار شد دانشجويان خود را از طريق سازمان سنجش پذيرش كند. درواقع دانشگاه علم پزشكي تهران اولين دانشگاهي است كه اولين دوره شبانه را پايهگذاري كرد. طي اين چند سال چيزي بيش از هفت هزار دانشجو در مقطع كارداني و كارشناسي از اين دوره فارغالتحصيل شدهاند و با توجه به اينكه ديگر در اين مقاطع نياز زيادي احساس نميشود، سياستها به سمت پذيرش در مقطع كارشناسي ارشد است بهطوريكه از سال 92 در 6 رشته مختلف كارشناسي ارشد در دوره شبانه دانشگاه دانشجو پذيرفته شد.
پيشگامان خدمت در عرصه سلامت
دانشگاه تهران مفتخر به همكاري استادان بزرگي همچون دكتر حبيبي، دكتر قريب، پروفسور شمس، پروفسور عدل، دكتر ملكي، دكتر مير و .. . است كه هريك در رشته تخصصي خود نمونه بوده و خدمتگزاراني بينظير در جامعه بودند و در طول خدمت خود با دلوجان براي سلامت كشور، درمان بيماران، گسترش بيمارستانها و تربيت شاگردان خود تلاش كردهاند. و به مردم آموختند كه چگونه بهتر زندگي كنند و حتي در بين مردم امروز نيز داراي ارزش و مقام والايي بوده و همگان آنان را دوست داشته و بهعنوان اسطورههاي پزشكي نام ميبرند.
همه اين استادان بهطور تماموقت در اختيار دانشكده بوده و هدفي جز خدمت به مردم نداشتند. بهعنوانمثال دكتر آرمين قبل از نماز صبح به دانشكده ميآمد و شبها پس از نماز مغرب و عشاء آن را ترك ميكرد و در تمام اين مدت به آموزش دانشجو و درمان بيماران مشغول بود.
اما چگونه ميشود كه يك نفر پروفسور عدل و يا پروفسور شمس ميشود؟ و اينكه چرا امروزه ما ازاينگونه افراد كمتر داريم؟
زماني كه دانشگاه تهران و دانشكده پزشكي در حال خيزش و رشد علمي بود، تمام هموغم دانشگاهيان اعتلاي دانشگاه و خدمت به مردم بود و توجهي به ماديات نداشتند. در آن زمانها موضوع كارانه بيمارستاني مطرح نبود و خدمات درماني بيماران در بيمارستانهاي دولتي رايگان بود و درآمد پزشكان متكي به حقوق دريافتي از دانشگاه بود و درآمدي از بيمارستان نداشتند و بيماران نيز مبلغي را براي هزينه درمان خودپرداخت نميكردند. متأسفانه بعدها اين مسئله برعكس شده و درآمد بيمارستان متكي به هزينههايي شد كه يا بهصورت مستقيم از بيماران و يا بهصورت غيرمستقيم از طريق بيمهها دريافت ميكند و بخشي از اين درآمدها نيز بهصورت كارانه به پزشكان پرداخت شود. اين خودكفايي بيمارستان براي تأمين منابع مالي و پرداخت كارانه به پزشكان ضربه بزرگي به خدمت به بيماران در بيمارستانهاي دولتي زد چراكه پزشكان هرچه خدمت بيشتري به بيماران ارائه دهند كارانه بيشتري دريافت خواهند كرد و اين موجب شد انگيزههاي خدمت در پزشكان به سمت ماديات كشيده شود. يك انحرافي از خدمت صادقانه و بيرياي متعهدانه به مردم به خدمت تجارت گونه به بيماران ايجاد شد. حتي در مواردي از اين هم تجاوز ميكرد و موارد زيرميزي نيز توسط بعضي از پزشكان دريافت ميشد. خوشبختانه اخيراً با برنامههاي مثبتي كه بنام طرح تحول سلامت توسط وزارت بهداشت انجام ميگيرد، نحوه خدمترساني به بيماران در حال تغيير است و فقط مبلغ اندكي از هزينههاي درمان توسط بيماران پرداخت ميشود . به اين صورت كه كارانه پرداختي به پزشكان از طريق دولت تأمين ميشود نه از بيماران و اميد آن ميرود كه با ادامه اين روند تغييراتي در نحوه دريافتيهاي پزشكان شاهد باشيم.
رسالت امروز دانشگاهيان
شكي نيست كه دانشكدههاي علوم پزشكي سراسر كشور در بهبود وضع سلامت جامعه و مردم خدمت ارزشمندي را ارائه كرده و ميكنند. تا پيش از انقلاب كشور ما مبالغ زيادي را براي اعزام بيماران به خارج از كشور پرداخت ميكرد كه خوشبختانه امروزه نهتنها اعزام بيماران به حداقل رسيده بلكه بسياري از بيماران خارج از كشور براي درمان به ايران مراجعه كرده و از خدمات مراكز درماني دانشگاه علوم پزشكي تهران استفاده ميكنند. درگذشته امكان درمان بسياري از بيماريها وجود نداشت ولي امروزه كمتر بيماري است كه پزشكان كشورمان نتوانند راهي براي درمان آن بيابند. در سال 52 سالانه 250 نفر پزشك فقط از كشور بنگلادش به ايران ميآمدند.
درحاليكه امروزه در تمام شهرهاي كشورمان حتي شهرهاي كوچك نيز از حضور پزشكان عمومي و تخصصي، داروساز، دندانپزشك، پرستار، پيراپزشكان و ساير نيروهاي متخصص بهرهمند بوده و همه مراجعين را پوشش ميدهند و اين جاي شكر فراوان دارد.
اين گسترش عظيم خدمترساني به مردم مرهون زحمات استادان و كاركنان دانشگاههاي علوم پزشكي سراسر كشور است اگرچه كه مقداري خدمات تجاري نيز در اين بين واردشده است ولي هنوز هم كساني پيدا ميشوند كه همان ايثارگريهاي دكتر آذر، دكتر قريب و دكتر عزيزي را دارند و خدمات بيشائبهاي را در بيمارستانها به بيماران ارائه ميدهند . شايد تعدادشان اندك باشد ولي هنوز همچنين افرادي هستند و تصور ميكنم اگر برنامه تحول سلامت وزارت بهداشت عملي شود و رابطه مالي بين بيمار و پزشك تغيير يابد، بدون شك به همان قداست قديم حرفه پزشكي بازخواهيم گشت.
دانشكدههاي تازه تأسيس
دانشكده طب سنتي
تاريخ طب كشور ما ، تاريخ طبي نيست كه از اروپا سرچشمه گرفته باشد بلكه طبي است كه از زمان ابنسينا و زكرياي رازي و حتي قبل از آنها وجود داشته است. و اين طب و روش درمان نبايد فراموش شود. طب سنتي ابتدا در چين شروع شد و سعي شد تا طب سنتي آن با تغييراتي كه نياز داشته است بهروز گردد. امروزه طب سنتي در چين و هند بهعنوان يكي از مهمترين شاخههاي طب است. در كشور ما نيز تصميم گرفته شد تا همانند اين برنامه براي طب سنتي اجرا شود و با استفاده از دستورالعملهايي كه در روشهايي كه در طب ايراني قديم وجود داشته استفاده شود. البته عدهاي مخالف اين ايده هستند و عقيده دارند كه روشهاي درماني گذشته امروزه كاربردي ندارند مگر آن بخشهايي كه با تحقيقات امروزه ثابتشدهاند. بنده شخصاً با اين ايده موافق هستم كه طب سنتي درباره عقايد پزشكان ايراني درباره بيمار و بيماري با ايده و فكر اروپايي تفاوت دارد .در طب سنتي ايراني صحبت از سبك غذايي و ارزش غذايي مواد مصرفي است و نميتوان خط بطلان بر اين عقايد كشيد و بايد درباره آنها مطالعات و تحقيقات بيشتري صورت گيرد و يكي از وظايف مهم دانشكده طب سنتي دانشگاه نيز باز كردن و روشن كردن اين عقايد پيشيان و حقيقت آنها و پيداكرده كاربرد علمي آنهاست. يكي از موضوعاتي كه در پزشكي مدرن مطرح است مسئله معنويات، سلامت معنوي و تفاوتهاي انساني است كه همان موضوع موردبحث طب سنتي است.
دانشكده فناوريهاي نوين پزشكي
امروزه علم پزشكي معطوف به علم فناوري است. پزشكي به تكنيك وابسته است. اين تكنيك در ابتدا بهصورت استفاده از وسايل آزمايشگاهي براي بررسي ميزان قند و چربي و ... بود و امروزه بهصورت استفاده از وسايل مجهزتر، منظمتر و تكنولوژيهاي جديتر ميباشد. بنابراين رسالت دانشكده فناوريهاي نوين اين است كه با استفاده از تكنولوژيهاي نوين علم طب را شكوفا نمايد. كاربرد وسايل الكترونيكي و فيزيكي را در سلامت جامعه مشخص و مطرح نمايد كه چگونه و چه زماني از اين فناوريها در علم پزشكي استفاده شود.
دانشكده مجازي
امروزه وسايل ارتباطي الكترونيكي بسيار وسيعتر از گذشته است. در گذشته امكان بايگاني پروندهها در يك فضاي كوچك امكانپذير نبود ولي امروزه اين امر امكانپذير است. از طريق ارتباطات الكترونيك ميتوان بسياري از اطلاعات را به فواصل دور ارسال كرد و يا بسياري از دستورالعملها را براي اجرا صادر كرد و در كمترين زمان بر آنها هم نظارت و هم فعاليتها را ارزشيابي كرد. حتي در علم پزشكي نيز از طريق تله مديسين روشهاي درماني را در مكانهاي مختلف به اشتراك گذاشت. همه اين ارتباطات و استفاده از ابزارهاي ارتباطي الكترونيكي در فضاي مجازي است و دانشكده مجازي با بسترسازي و استفاده از پتانسيلهاي موجود ميتواند از اين فضاي مجازي براي آموزش رشتههاي مختلف و يا همكاري با دانشكدههاي حوزه علوم پزشكي استفاده نمايد. بخصوص در شرايطي كه امكان تشكيل ردههاي درس و يا كارگاههاي آموزشي و اعزام استاد به نقاط دور وجود ندارد ميتوان از شبكه مجازي استفاده كرد و با استفاده از تكنيكهاي مربوطه ميتوان راههاي سلامت زيستن را به مردم دورترين نقاط آموزش داد. اين همان رسالت دانشكده مجازي است كه با پيشرفت علم و ابزارهاي الكترونيكي اين وظيفه و رسالت بيشتر خواهد شد بهطوريكه بسياري از فعاليتهايي كه امروزه در دانشگاه انجام ميشود با تقويت شبكه مجازي دانشگاه انتظار ميرود اين خدمات در فضاي مجازي با هزينه و زمان كمتر انجام گيرد و بدون شك ميتوان گفت كه يكي از اقدامات مهم دانشگاه علوم پزشكي تهران تأسيس دانشكده مجازي است كه اين دانشكده در كنار ساير دانشكدهها به ارائه خدمات آموزشي بپردازد.
دانشكده علوم تغذيه و رژيمشناسي
دانشكده علوم تغذيه با راهاندازي گروهي به نام تغذيه و بيوشيمي از درون دانشكده بهداشت ايجاد شد. بهطوريكه از سال 1353 اين گروه فارغالتحصيل داشته است. نهايتاً با زيادشدن تعداد اساتيد و نياز به فعاليتهاي مستقل، درخواست تشكيل دانشكده مستقل در سال 87 به دانشگاه داده شد پس از تصويب اين دانشكده از بهمن 91 مستقل شد. در حال حاضر اين دانشكده در مقاطع كارشناسي ارشد و phd دانشجو ميپذيرد. آنچه هدف اصلي اين دانشكده است فعاليت درزمينه پيشگيري است بهويژه در سطح اول، بخشي كه به درمان برميگردد. كوشش دانشكده علوم تغذيه و رژيمشناسي اين است كه در سطح اول با دادن توصيههاي درست تغذيهاي مردم بيمار نشوند و يا كمتر بيمار شوند و در سطح دوم اگر بيمار شدند از طريق غربالگري بتوان آنها را شناسايي كرده و در سطح سوم با دادن رژيمهاي درماني مناسب، بيماران سريعتر درمان شوند.
پرديس بينالملل
دو ايده متفاوت براي فعاليتهاي دانشگاه در حوزه بينالملل وجود دارد. در مورد اول، چون دانشگاههاي ايران ظرفيت پذيرش همه داوطلبان را نداشت عدهاي از خانوادهها بخصوص خانوادههاي مرفه، فرزندان خود را براي تحصيل به خارج از كشور ميفرستادند و چون امكان حضور همه آنها در دانشگاههاي درجه اول اين كشورها وجود نداشت، بسياري از اين افراد در دانشكدههاي درجه 2 و درجه 3 در كشورهايي پايينتر از ايران براي تحصيل پذيرفته ميشدند كه هم مبالغ زيادي براي اين تحصيل پرداخت ميكردند و آموزش مناسبي را نيز دريافت نميكردند. اين مسئله باعث نگراني مسئولين شد و باعث شد به اين فكر بيفتند كه در دانشگاههاي داخل كشور بخشي را ايجاد نمايند به نام پرديس بينالملل و دانشجويان با پرداخت هزينه در دانشگاههاي معتبر داخل كشور تحت نظر استادان مجرب به تحصيل مشغول شوند و اين فكر و ايده تا حدودي هم موفق بود به اين دليل دغدغهها و نگراني خانوادهها كمتر ميشد.
اما فكر و ايده دوم براي حوزه بينالملل كه مهمترين ايده بود، ايجاد امكان پذيرش داوطلب تحصيل از بين جوانان ساير كشورها و دعوت از استادان ايراني مقيم خارج از كشور براي تدريس بود. تا ضمن تحصيل علوم پزشكي، با آدابورسوم و فرهنگ غني كشور ما نيز آشنا شوند. بنابراين پرديس بينالملل دانشگاه با اين ايده تأسيس شد و تعدادي دانشجو نيز از كشورهاي ديگر در اين بخش در سه دانشكده پزشكي، داروسازي و دندانپزشكي پذيرفته شدند. البته در اين بخش دانشگاه هنوز خيلي عقب است و نتوانستهايم دانشجوي خارجي قابلملاحظهاي جذب نمائيم. البته غير از پرديس، تعدادي دانشجوي خارجي از افريقا، آسيا و اروپا در تعدادي از دانشكدهها مثل پزشكي، داروسازي و بهداشت تحصيل ميكنند كه شرايط پذيرش آنها با پذيرش دانشجويان ايراني يكسان است. درهرحال برنامههاي پرديس بينالملل دانشگاه به صورتي است كه در آيندهاي نزديك در اين پرديس فقط دانشجويان خارجي جذب شوند تا به هدف اصلي از تأسيس اين پرديس برسيم.
دفتر ارتباط بادانش آموختگان دانشگاه
همه آنچه گفته شد معطوف است به دانشآموختگان دانشگاه. ساختمانها و فضاهاي فيزيكي دانشگاه به جامعه خدمت نميدهند بلكه در تمام لحظاتي كه دانشگاه به تربيت متخصصين علوم پزشكي پرداخته است، دانشآموختگان آنچه در زمان تحصيل و چه در زمان اشتغال در بيمارستانها به جامعه خدمترساني كردهاند. پزشك بايد به بيماران خدمات درماني مناسب بدهد، پرستار خدمات مراقبتي به بيماران ارائه دهد، داروساز براي تهيه داروهاي مناسب و موردنياز فعاليت كند، متخصص بهداشت با آموزش اصول اوليه بهداشتي به ارتقاي سلامت جامعه همت گمارد و ... درواقع دانشآموختگان هر رشته خدمتگزاران اصلي سلامت در جامعه هستند و نظام سلامت براي رشد و بهبود نياز به خدمات دانشآموختگان اين حوزه دارد.
مسئلهاي كه مهم است اين است كه دانشآموختگان دانشگاه نبايد فراموششده و ارتباط آنها با دانشگاه قطع شود. اگر دانشآموختگان را حمايت و تعقيب نكنيم ممكن است منجر به تضعيف دانش آنان شود. براي همين است كه در دنيا رسم است كه زمينه براي برقراري و حفظ ارتباط محصولات علمي دانشگاه يا همان دانشآموختگان آن باهم ايجاد شود و اين همان تأسيس دفتري به نام alumni است. يعني ايجاد تشكيلاتي براي حفظ ارتباط دانشآموختگان با دانشگاه و يكديگر براي همافزايي دانش آنان تا از بركات آنهم جامعه، هم دانشگاه و هم دانشآموختگان آن بهرهمند شوند. كمبودها را شناسايي و براي رفع آنان تلاش نمايد. اين اتفاقات از طريق دفتر ارتباط با دانشآموختگان امكانپذير است. و دانشگاه وقتي موفق است كه بتواند يك alumni قوي و كارآمد داشته باشد.
متأسفانه هنوز اهميت دانشآموختگان دانشگاه و اهميت دفتر ارتباط بادانش آموختگان دانشگاه بر همگان روشن نشده است و اين دفتر بهعنوان يكي از واحدهاي جوان دانشگاه تنها موردتوجه و حمايت تعداد كمي از دانشآموختگان دانشگاه است. درحاليكه براي رسيدن به هدف اصلي تأسيس اين دفتر به حمايت يكايك دانشآموختگان خود چه در داخل و چه در خارج از دانشگاه نياز است. بدون حمايت آنان اين دفتر نميتواند خدمات مناسبي به دانشگاه ارائه نمايد. بخصوص ارتباط دانشآموختگان خارج از كشور با اين دفتر ميتواند در بهروزرساني روشهاي درماني و تشخيصي متخصصين داخل كشور و همچنين براي رفع نيازهايي كه آنان داشته و يا دارند كمك شاياني نمايد. خوشبختانه اين دفتر توانسته تعداد زيادي از دانشآموختگان قديمي را شناسايي و به دانشگاه نزديك نمايد ولي اميدواريم كه در قدم بعدي با حمايتهايي كه روساي دانشكدهها خواهند داشت زمينه استفاده از پتانسيل دانشآموختگان براي پيشبرد برنامههاي دانشگاه بيشازپيش فراهم شود.
هشتادمين سالگرد تصويب قانون تأسيس دانشگاه تهران
پرداختن به موضوع هشتادمين سالگرد تأسيس دانشگاه نيز به دانشآموختگان دانشگاه مربوط ميشود يعني اين دانشآموختگان دانشگاه هستند كه بايد اين جشن را برگزار نمايند. كم نيستند كساني كه در طول اين 80 سال با ورود در اين دانشگاه و تحصيل در رشتههاي علوم پزشكي منشأ اثرات و خدمات بسياري به جامعه شدهاند و درواقع موضوع هشتادسالگي دانشگاه نهتنها به خود دانشگاه بلكه بهكل كشور بازميگردد چراكه تمامي دانشآموختگاني كه در ساير دانشگاههاي علوم پزشكي كشور تحصيلكردهاند، ورود خود به اين عرصه و تحصيل در دانشگاهها را مديون پيشينيان دانشگاه تهران هستند كه با تأسيس اين دانشگاه مسير جديدي را براي جويندگان دانش ترسيم كردند و با تغييراتي كه در سطح سواد، وضع معيشتي و بهبود سلامت جامعه به وجود آوردند اثرات مثبت زيادي نيز در كشور برجاي گذاشتند و نسل امروز بايد قدردان زحمات آنان باشند. دنياي امروز دنياي وسيعي است كه براي پيشرفت و ترقي همه بايد با يكديگر همراه باشند. مرور تاريخچه هشتادساله دانشگاه درست مانند است كه يك فرزندي متولد ميشود، بزرگ ميشود، تحصيل ميكند و در سن هشتادسالگي هنوز هم ميتواند استاد باشد و به شاگردان خود آموزش دهد. از زماني كه كلنگ دانشگاه تهران در محوطه جلاليه به زمين زده شد تا امروز، كشور ما از دانشگاههاي بسياري بهرهمند است كه باعث رشد جامعه شده و ميشوند.
سخن پاياني
مسير رو به رشد دانشگاه حكايت از تلاش شب و روز دستاندركاران، مديران، اعضاي هيئتعلمي، كاركنان دانشگاه است اينكه نيازها بهموقع تشخيص دادهشده، از امكانات و پتانسيلهاي آن استفاده درست و بجا شده است و اميدوارم با حمايت بيشتر مسئولين، شاهد رشد بيشازپيش آن باشيم و نام آن در رديف دانشگاههاي بزرگ دنيا بدرخشد.
ارسال به دوستان