سخنرانی دکتر گتمیری در چهارمین کنگره یوسرن در بوداپست در مورد مدل ایرانی پیوند کلیه و جایگزینی اهدا کننده ی مبتلا به مرگ مغزی به جای اهدا کننده ی زنده ی غیرفامیل

سخنرانی دکتر گتمیری در چهارمین کنگره یوسرن در بوداپست در  مورد مدل ایرانی پیوند کلیه و جایگزینی اهدا کننده ی مبتلا به مرگ مغزی به جای اهدا کننده ی زنده ی غیرفامیل

دکتر گتمیری در چهارمین کنگره یوسرن که از 8 تا 10 نوامبر در شهر بوداپست مجارستان برگزار شد در مورد مدل ایرانی پیوند کلیه و جایگزینی اهدا کننده ی مبتلا به مرگ مغزی به جای اهدا کننده ی زنده ی غیرفامیل سخنرانی کرد.

 
دکتر گتمیری در چهارمین کنگره یوسرن که از 8 تا 10 نوامبر  در شهر بوداپست مجارستان برگزار شد در  مورد مدل ایرانی پیوند کلیه و جایگزینی اهدا کننده ی مبتلا به مرگ مغزی به جای اهدا کننده ی زنده ی غیرفامیل سخنرانی کرد.
دانشیار گروه بیماریهای داخلی دانشگاه علوم پزشکی تهران با یادآوری این نکته که محدودیت عضو پیوندی در همه ی کشورهای دنیا به عنوان موضوعی مهم و مشکل که همه با آن دست به  گریبان هستند مطرح است، گفت: نارسایی پیشرفته کلیه و نیاز به درمانهای جایگزین شامل همودیالیز، دیالیز صفاقی و پیوند کلیه تقریبا در همه ی کشورهای دنیا رو به افزایش است و لیست انتظار دریافت پیوند کلیه در همه ی کشورها روند رو به افزایشی را نشان می دهد. متاسفانه هر روز و هرسال در لیست انتظار عده ای از بیماران جان خود را از دست می دهند.
وی افزود: این محدودیت و این لیست انتظار طولانی نه تنها بسیاری از بیماران را از یک زندگی با کیفیت بالاتر محروم می کند بلکه باعث افزایش قابل ملاحظه ی هزینه ها نیز می گردد. در آمریکا تعداد بیماران لیست انتظار برای دریافت عضو پیوندی در سال 2019 از مرز 113000 نفر گذشته است. این در حالی است که در سال 2108 کمتر از 40000 پیوند عضو در این کشور انجام شده و فاصله ی بین نیاز و تامین عضو پیوندی هر روز بیشتر می شود و میانگین انتظار برای دیافت عضو پیوندی در امریکا از 2.85 سال در سال 2004 به 4.58 سال در 2006 د به 3 تا 5 سال و حتی بیشتر در سال 2017 رسیده است.
دکتر گتمیری تاکید کرد: پیوند کلیه در مقایسه با دیالیز به بیمار زندگی طولانی تر و با کیف بیشتر می دهد اما لیست انتظار طولانی مانع جدی این امتیاز است. 
در این زمینه ایران نیز با بیش از 10 میلیون مبتلا به بیماری کلیوی مزمن و بیش از 10 هزار بیمار مبتلا به نارسایی پیشرفته ی کلیه استثنا نیست واز محدودیح=ت عضو پیوندی رنج می برد. حدود سی سال پیش در ایران رقمی در حدود 1000 نفر از امکان درمان نارسایی پیشرفته کلیوی برخوردار بودند و در سال 1991 بسیاری از بیماران با نارسایی شدی کلیه در اثر این بیماری فوت می کردند و امکان دسترسی نه تنها به پیوند که حتی به دیالیز نداشتند! دز سال 2006 تعداد بیماران تحت درمان جایگزین کلیه به 25000 و تعداد بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته کلیه به 50000 نفرو رد 2019 این ارقام به 50000 و 100000 نفر رسید.
وی افزود: اولین مرکز دیالیز در کشور در سال 1974 یعنی بیش از 45 سال پیش تاسیس و اولین پیوند کلیه در 1967 در 52 سال پیش انجام شد اما تا سال 1985 یعنی در حدود 18 سال تنها 112 مورد پیوند کلیه در کشور انجام شد. 
در آن زمان مشکی جدی پیش روی کشور وجود داشت. هزاران بیمار با نارسایی پیشرفته کلیه نه تنها به دپیوند که به دیالیز هم دسترسی نداشتند. هیچ زیرساختی برای پیوند از دهنده ی مبتلا به مرگ مغزی در کشور وجود نداشت. وزارت بهداشت در سال 1985 امکان اعزام بیماران برای دریافت پیوند کلیه از دهنده ی فامیل را فراهم نمود اما هزینه بسیار زیاد بود و بیماران باید مدتها در نوبت می ماندند. در همانسال دو مرکز پیوند کلیه تاسیس شد و طی دو سال 274 پیوند انجام داد. در 1988 شورای نگهبان قانون اساسی در مواجهه با این مشکل قانون پیوند از دهنده ی زنده ی غیرفامیل را تصویب نمود. این قانون برای بیمارانی که نه امکانی برای دیالیز داشتند و نه شرایط مالی مناسب برای پیوند در خارج از کشور یک امتیاز بزرگ محسوب می شد. از طرفی برای مدیران حوزه سلامت با محدودیت های جدی بودجه ای نیز یک امکان فوق العاده محسوب می شد.  
قائم مقام دفتر ارتباط با دانش آموختگان خاطر نشان کرد، در سال 1997 هیات دولت برای ایجاد سرعت در روند پیوند از دهنده ی غیرفامیل هدیه ی دولتی در ازای اهدای عضو را تصویب نمود. این قانون سرعت پیوند کلیه را به نحوی قابل توجهی افزایش دادو تعدا مراکز پیوند از دو مرکز در سال 1985 به  13 مرکز در سال 1992 و به 23 مرکز در 2001 و 45 مرکز در 2019 افزایش داد. در 1992 لیست انتظار پیوند کلیه در ایران از بین رفت. اما یک نگرانی بزرگ رخ نشان داد و آن تجاری سازی و توریسم بخاطر دریافت پیوند کلیه بود. بسیاری از افراد ثروتمند به شهرهای ایران مسافرت می کردند تا یک کلیه از اهداکننده ی زنده ی غیرفامیل دریافت نمایند و این یک مشکل جدی اخلاقی بود. دولت برای مقابله با این مشکل بلافاصله قانون الزام ملیت مشترک برای اهدای عضو را از تصویب گذراند. همچنین در سال 2000 پیوند از اهداکننده مبتلا به مرگ مغزی نیز از تصویب مجلس گذشت. از طرفی به موازات پیشرفت استان ها در امر پیوند کلیه زیرساخت های پیونر کلیه از دهنده مبتلا به مرگ مغزی را نیز در استان ها توسعه داد. این کار با تربیت دهها جراح پیوند، نفرولوژیست آشنا با پیوند، متخصصین بیهوشی، متخصصین عفونی، دهها تخصص دیگر، پرستاران ویژه ی پیوند، زیرساخت های آزمایشگاهی و... امکان پذیر بود. به این ترتیب در بسیاری از استان ها واحد فراهم آوری عضو پیوندی از مبتلایان به مرگ مغزی تاسیس شد و پیوند از دهنده ی مبتلا به مرگ مغزی نیز در بسیاری از استانها راه افتاد. کاری که بدون راه اندازی پیوند از دهنده ی زنده ی غیرفامیل بسیار مشکل تر بود. به این ترتیب آمار پیوند از از اهداکننده مبتلا به مرگ مغزی نیز رو به افزایش گذاشت و مشکلات اخلاقی پیرامون پیوند از از اهداکننده زنده ی غیرفامیل نیز با کاهش تعداد این مدل از پیوند کمتر و کمتر شد.
وی یادآور شد: در حال حاضر آمار کلی کشورر از نظر تعداد پیوند کلیه در حدود 2500 الی 2600 پیوند کلیه است که در حدود 55 درصد آن از دهنده ی مرگ مغزی انجام می شود و در بعضی از مراکز نظیر بیمارستان امام خمینی در حدود 90 درصد پیوند کلیه ها از مبتلایان به مرگ مغزی انجام می شود. این درحالیست که در بسیاری از کشورها نظیر امریکا، کانادا و کشورهای اروپایی و کشورهای آسیایی امروزه برای حل مشکل کمبود عضو پیوندی رو به استفاده از اهداکنندگان زنده ی غیرفامیل آورده اند.
کلمات کلیدی