گرامیداشت مقام علمی اخلاقی دکتر عقیقی/ دکتر ربانی آموزش عملی درست معاینه بیمار را از مهمترین ویژگیهای دکتر عقیقی عنوان کرد

گرامیداشت مقام علمی اخلاقی دکتر عقیقی/ دکتر ربانی آموزش عملی  درست معاینه بیمار را از مهمترین ویژگیهای دکتر عقیقی عنوان کرد

دکتر ربانی گفت: دکتر عقیقی نسل اول استادان کودکان را به نسل حاضر پیوند داده است

 
آقای دکتر از سوابق همکاری وآشنایی تان با استاد عقیقی برای ما بفرمایید؟
ضمن تشکر تمامی دست اندرکاران این مراسم، باید بگویم استاد عقیقی از جنبه های مختلف مورد توجه من است. اولین آشنایی من با دکتر عقیقی مربوط به سال 1353 بود. در آن زمان دانشجوی سال پنجم پزشکی بودم و آقای دکتر هم از اساتید جوان و نفر اول مرکز طبی کودکان بودند که در درمانگاه مرکز طبی کودکان  فعالیت می کردند. در آن زمان دکتر قریب هنوز در قید حیات بودند و من علاقه زیادی به دیدن بیمار داشتم و استاد عقیقی را در درمانگاه همراهی می کردم، از نوع ویزیت بیمارانشان ورفتارشان با بیماران خیلی لذت می بردم. در سال 1355 دوره انترنی را زیر نظر ایشان گذراندم و در سال 1357در امتحان ورودی تخصصی مرکز طبی کودکان یکی از کسانی که مصاحبه می کردند دکتر عقیقی بود و ایشان به بنده و گروه ما خیلی علاقه مند بودند. ما یک گروه انترن ده نفری بودیم که به مرکز طبی کودکان آمده بودیم. بنده به دلیل حجم کاری که انجام می دادم مورد علاقه استاد قرار گرفتم و در سال 1360 هم فارغ التحصیل شدم.
 از آن سال به بعد سنواتی را در جنگ و دوران طرح گذراندم و سپس کار را به عنوان هیئت علمی در کنار استاد شروع کردم که تا سال 1365 در خدمت ایشان بودم. بیشتر خاطرات بنده مربوط قبل از سال1360 است که ایشان یک مدتی رئیس مرکز طبی کودکان بود و بنده به عنوان رزیدنت یا مشاور دائم در تماس با دکتر بودیم. بعد از آن هم در کسوت همکار و در سال 1365 که مسئولیت بیمارستان را عهده دار شدم و بعد از سال 1366 که مدیر گروه هم شدم در تمام این مدت خاطرات زیادی با استاد دارم و از مهارت ایشان استفاده کردم.
از ویژگی اخلاقی ایشان برای ما بگویدکه کدام ویژگی ایشان مورد توجه شما هست ؟
من هم شاگرد استاد بودم و هستم و هم همکار و مدیرگروه و از همه ی این ها مهم تر از دوستان نزدیک دکتر هستم که با هم رفت وآمد خانوادگی داریم. یکی از برکات دانشگاه حضور دکتر عقیقی در آن است که نسل اول مرکز طبی کودکان را به نسل جدید اتصال داده اند. این برای ما و دانشگاه برکتی است و من متاسف هستم که شاید الان که از وجود دکتر بهره مند هستیم به آن گونه که باید و شاید از ایشان استفاده نمی کنیم ولی یکی از افتخارات بنده این است که با دکتر دوست خانوادگی هستم و همیشه از محضر ایشان فیض می برم و استفاده می کنم. استاد در جوانی گاهی تند می شد ولی یک دقیقه بیشتر طول نمی کشید و شاید هم کمتر. این یکی از خصایل انسان های خوب هست من واقعا به دکتر عقیقی و دوستی با ایشان افتخار می کنم و امیدوارم بتوانیم خوبی های دکتر را حفظ کنم وقدردان ایشان باشم. 
شما هم در مقام استادی با ایشان همکار بودید و هم در موقعیت های مختلف با دکتر همکاری داشتید برای ما از ویژگی ایشان در این جایگاه ها بفرمایید؟
ببینید دکتر عقیقی آدم تاثیرگذاری است و این که انسان خیلی رئوف و مهربان و خوش قلبی هست. من زمانی که دانشجوی ایشان بودم از طرز بیمار دیدن و از اینکه دکتر عقیقی در معاینه بیمار در کمترین زمان بیماری را تشخیص می دهد بسیار چیز آموختم. این خیلی مهم است و یکی از ضعف های آموزشی ما این است که این گونه آدم ها دیگر کم هستند. یکی از ویژگی های دکتر این بود. در دوران دانشجویی من خیلی لذت می بردم از اینکه کنار دکتر هستم و در دوران مسئولیتم در بیمارستان وگروه، دکتر عقیقی یکی از انسان هایی است که همیشه با گروه همراه بود و هست. اگر چه گاهی مخالفت هایی با سیاست هایی که ما در گروه داشتیم داشت. یادم می آید که ما یک روز تصمیم گرفتیم کتابی را برای دانشجوها آماده کنیم که مطالبی که می خواهند یاد بگیرند در دوران دانشجویی محدود شود که همه جای دنیا نیز به این شکل هست و حجم کتاب را به قدری کم می کنند ولی دکتر عقیقی به دلایلی مخالف بودند و می گفتند این کار دانشجو را محدود می کند و ما نباید این کار را بکنیم. ما هم دلایل خودمان را داشتیم و من خیلی با شور و علاقه دلم می خواست که این کار انجام شود و جلسه تمام شد و تصمیم بر آن شد که کتاب را درست کنیم و اولین نفری که مقاله خودش را در تهیه کتاب به ما داد دکتر بود، با اینکه از ابتدا مخالف بود ولی کاملا مقید به تصمیماتی که گروهی گرفته می شد بود و این موضوع هیچ وقت یادم نمی رود. 
الآن هم که ایشان بازنشسته شده اند صبح زود می آیند و شاگرد های خیلی خوبی را تربیت می کنند و همیشه بعد ازجلسات و بحث هایی که ما داشتیم دکتر راهنمای خوبی است و نقطه نظراتی که در جمع نمی توان بیان کرد را دکتر به طور خصوصی می گویند و ما همیشه از محضر دکتر فیض بردیم و می بریم.
نقش دکتر عقیقی در این که شما رشته ی کودکان را انتخاب کنید چقدر بوده است ؟ آیا به خاطر علاقه ی شما به ایشان بوده که این رشته را انتخاب کردید؟
ببینید مسلما بدون نقش نبوده. زمانی که ما انترنی را در دانشگاه تهران می گذراندیم دو سه تا بخش بود که قابل توجه بود یکی قلب بیمارستان امام بخاطر حضور دکتر معصومی، و یکی مرکز طبی کودکان و دیگری قلب شهید رجایی بود و یکی هم ارتوپدی شفا یحیاییان. حالا غیر از دانشگاه شیراز که خیلی به روز بود و مورد توجه سیستم بود این چهار مرکز هم در تهران مورد توجه بودند و بخاطر اینکه  معلمین و دانشجویان خوبی داشت، کسانی که قصد ماندن در کشور را داشتند به این چهار بخش بیشتر گرایش پیدا می کردند. من زمانی که دانشجوی پزشکی بودم مرحوم دکتر قریب در این مرکز بود که شیوه خودش را داشت و از کسان دیگری که روی بنده تاثیر گذاشت داماد دکتر قریب مرحوم دکتر ضیائی بود و می دانم که دکتر عقیقی هم یکی از علاقه مندان به دکتر ضیائی بودند. یکی از افرادی که بر دانشجویان و بنده تاثیر گزار بودند دکتر عقیقی بود بطور کلی مجموعه کسانی که دکتر قریب در اطراف خود جمع کرده بود همه افراد تاثیرگذاری بودند و ویژگی دکتر عقیقی این بود که دانشجوها بیشتر با ایشان ارتباط داشتند. علت آن هم این بود که در مرکز طبی کودکان به عنوان فردی که راهنمای همه ی رزیدنت ها بود شناخته شده بودند و این فرصت را ایجاد می کرد که زمان بیشتری را با دکتر باشم. وقتی که بر می گردم  به زمان گذشته و یادم می آید که چگونه مریض می دیدم یادم هست که ما در بخش های دیگری که به صورت فوق تخصصی هم نبود با همان حداقل امکاناتی که داشتیم (نه اکو و نه سیستم عکس برداری داشتیم) با یک گوشی که داشتیم سعی می کردیم به شرح حال بیشتر دقت بکنیم و یکی از ویژگی های دکتر عقیقی این بود که این روش را به دانشجویان خیلی خوب یاد می داد.
نقش استاد را در پیشرفت رشته ی کودکان و بحث روماتولوژی کودکان چگونه دیده اید؟ 
دکتر عقیقی در زمانی که  کم کم رشته ها فوق تخصصی شد به تدریج به دلیل اینکه در کودکان سابق یک مریض هایی بودند که هر طبیبی نمی توانست آنها را مدیریت کند و یا توان علمی اش را نداشت و شاید سنی از آن ها نگذشته بود که این تجربه را کسب کنند، 
دکتر عقیقی به دلیل اینکه سال های طولانی بیمار می دیدند و هم علم این کار را داشتند، بیمارانی که مزمن بودند و نیاز به درمان طولانی مدت داشتند از جمله بیماران روماتیسی بیشتر جذب دکتر می شدند و به نظرم به همین دلیل دکتر عقیقی به این گونه بیماری ها گرایش پیدا کرد ونهایتا بدون شک مبتکر و به اصطلاح زمینه ساز و اولین نفری بود که رشته روماتولوژی اطفال را در ایران بنیان گذاشت. الآن هم شاگرد های بسیار خوبی تربیت کرده اند که در این رشته جا افتاده اند. رشته ای از رشته های فوق تخصص و مورد نیاز جامعه که کم بهره است.  برخلاف بسیاری از رشته ها، رشته روماتولوژی فقط زحمت  است و ما شاهد بیماری های مزمنی هستیم که واقعا جز علاقه و ذوق به درمان چنین بیمارانی، چیز دیگری علت گرایش به این رشته نیست. خب دکتر عقیقی این رشته را بنا گذاشت البته خودشان هم دوره هایی تکمیلی را در آمریکا در این زمینه دیده بود و به هر حال از این بابت هم دانشگاه و هم طب اطفال همیشه از ایشان سپاس گزار و ممنون خواهد بود.
استاد سال هاست که بازنشسته شدند ولی هنوز در عرصه خدمت وآموزش هستند فکر می کنید چه عاملی باعث شده که ایشان همچنان خودشان را عضو این مجموعه بدانندو در کنار دوستانشان بمانند؟
ببینید به هر حال قطعا جاذبه ی مالی که وجود ندارد و اینکه به طور قطع دکتر نیاز مالی ندارد و بر اساس علاقه هست حالا داستان هم این است. چیزی که دکتر را علاقه مند کرده من فکر میکنم علاقه به بیماران و بیمارستان هایی که بیش از 50 سال درآن مشغول بکار است. به خصوص بعد از بازنشستگی که دکتر عضو ثابت هیئت ممیزه و گروه امتیاز دهی اساتید هست و بعدها در مجله کمک می کردن. می بینیم که بیشتر زمان دکتر در  جاهایی که به خدمات او بیشتر احتیاج است سپری شده است. 
فکر می کنید چطور می توانیم در معرفی الگوهای علمی واخلاقی وحرفه ای مثل استاد عقیقی موفق عمل کنیم ؟
یکی از کارها برای ادای دین به این افراد این است که این اشخاص را معرفی کنیم و بستری را که در دانشگاه  وجود دارد به گونه ای تغییر بدهیم که زمینه ی کار  برای کسانی که شیوه دکتر را می خواهند در پیش بگیرند بیشتر وجود داشته باشد و این مهم با سیاست گذاری دانشگاه امکان پذیر است. با  برگزاری مراسم بزرگداشت چیزی به دکتر اضافه نمی شود و هنر ما در این است که به گونه ای برنامه ریزی کنیم که جوان ها بیشتر این افراد را بشناسند. خب جوانان شناختی نسبت به دکتر ندارند و باید فرصتی به وجود می آمد که این مطالب را بشنوند و بدانند چه کسانی هنوز در قید حیات هستند و از آن ها خدمات می گیریم.
با حضور استادانی چون دکتر عقیقی چگونه می توانیم اخلاق حرفه ای را در  جوان ها نهادینه کنیم؟ 
تعهد حرفه ای انسان ها از محصولات آن ها به دست می آید شما محصول آدم ها را باید ببینید که چه چیزی هست. به اعتقاد من ما باید از افرادی نظیر دکتر و افرادی که در مرحله ای پایین تر از ایشان هستند یاد بگیریم و به شاگردان خود نیز آموزش بدهیم. این که شما مقام دکتر را گرامی می دارید و ما هم مشترکا در این بزرگواری شریک هستیم این خیلی عالی است، ولی ما باید بستری را فراهم کنیم تا از این مراسم بهره برداری بکنیم. ما نباید معلمینی را که خوب کار می کنند بگذاریم از سیستم هایمان خارج شوند. 35 تا 40 سال طول می کشد که همچون دکتر عقیقی را در سیستم داشته باشیم ما حتی نقدینگی های خودمان را هم داریم از دست می دهیم و مطمئن نیستم که بتوانیم جایگزین کنیم. کار اصلی این است که دانشگاه افراد را به گونه ای هدایت کند که از مهارت اشخاصی همچون دکتر عقیقی در معاینه استفاده بشود چون کسانی که رشته های فوق تخصصی را می خوانند از نظر علمی غنی هستند و آنچه را که نمی دانند تجربه است که در کتاب ها ذکر نمی شود ولی تعیین کننده است. 
در یک جمله آقای دکتر عقیقی را برای ما معرفی کنید؟
دکتر عقیقی یادگار نسل اول مرکز طبی کودکان و از یاران دکتر قریب هست از معلمان خیلی خوب و از همکاران بسیار صمیمی، انسانی مهربان و دل رحم.
 
کلمات کلیدی