دکتر پارساپور در نخستین سمینار تعهد حرفهای در قزوین تاکید کرد نگاه به رضایت آگاهانه باید نگاهی اخلاقی و با هدف بهبود رابطه پزشک و بیمار باشد
به گزارش روابط عمومی دفتر ارتباط با دانش آموختگان در سمینار یکروزه تعهد حرفه ای در قزوین دکتر پارساپور گفت: از جمله تعهداتی که هر حرفه اعم از : تکنسین، پرستار، پزشک و هر کسی که به نحوی با بیمار در ارتباط است دارد احترام به حق تصمیم گیری بیمار است. یعنی در تعامل با گیرنده خدمت، باید بیمار را در جریان کاری که قرار است انجام شود بگذاریم و از نظر بیمار هم استفاده کنیم و این حقی است که از 3-4 دهه اخیر در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. پس از جنبش حقوق بشری و بعد از فجایعی که در جنگ جهانی دوم رخ داد ابتدا در پژوهش این سوء رفتارها مورد توجه قرار گرفت و نهایتا جامعه جهانی به این نتیجه رسید که ادبیات حقمداری باید جایگزین ادبیات وظیفهمداری شود و در متون اخلاقی، اکثرا وظیفه پزشک یادآوری شده است و این به ادبیات حق مداری تبدیل شد.
وی ادامه داد: در حوزه حاکمیت حقوق شهروندی و سیستم ها و کشورها به این پی برده اند که بدون پشتوانه مردمی و مشروعیت و حمایت مردم و با بی توجهی به خواست مردم نمیتوانند جایگاه و مشروعیت خود را پیدا کنند. حقوق شهروندی، حقوق زنان، حقوق اقلیتها، حقوق زندانیان و در حوزه سلامت ادبیات حقوق بیمار ادبیاتیست که در طی 4-5 دهه از آن میگذرد و در حوزه حقوق بیمار که در واقع ترجمانی از همان تعهد حرفه ای است شاید مهم ترین بحثی است که مورد توجه قرار گرفته است و در دهه های اخیر بحث احترام به حق انتخاب و تصمیم گیری که تجلی آن در رضایت آگاهانه است نمودار میشود.
دکتر پارساپور این بحث را دارای دو دیدگاه ویژه دانست: زمانی بحث رضایت آگاهانه و مشارکت در تصمیم گیری مطرح میشود در ناخودآگاه تصوری از شکایت و نارضایتی بیمار وجود خواهد داشت و برای پیشگیری از شکایت و در معرض اتهام قرار گرفتن رضایت آگاهانه از بیمار را انجام میدهیم و در حقیقت این نگاه درستی نیست و این میتواند گاها در تضاد با مسئله رضایت آگاهانه باشد. خوشبختانه در نظام حقوقی ما مخصوصا بعد از قانون مجازات سال92 رویکرد این شده است که در محاکم عمومی ما آن چیزی که مبنای رسیدگی میشود و مبنای احکام برای یک پزشک میشود این است که آیا او در واقع وظیفه خود را به درستی انجام داده یا خیر؟ و قصور و تقصیری داشته یا خیر؟ و اگر برائت نگرفته باشد و قصوری رخ نداده باشد در محاکم عمومی محکوم نخواهد شد. در نتیجه در بحث رضایت آگاهانه نباید نگاه حقوقی داشته باشیم و دغدغه شکایت را داشته باشیم. فلسفه ای که پشت رضایت آگاهانه هست در درجه اول حقی است که برای گیرنده خدمت قائل هستیم حقی که وقتی مداخله ای در تمامیت جسم فرد انجام میدهیم و در تعامل با فرد هستیم حق دارد که بداند چه کاری در حال انجام است و چرا این کار را انجام میدهیم و وقتی این حق برآورده شود مطالبه هم میشود و این موضوع در ادامه میتواند ما را از بسیاری از سوء تفاهم ها و شکایات حفظ کند و بیماری که در یک ارتباط شفاف اطلاعاتی با پزشک است احتمال اینکه از وی شکایت کند بسیار کمتر است و همکاری بیشتری در درمان خواهد داشت.
به عبارت دیگر اگر نگاه ما در رضایت آگاهانه بیشتر نگاه اخلاقی و بهبود رابطه پزشک و بیمار باشد بهتر خواهد بود و از لحاظ اخلاق پزشکی معقول تر است.
دکتر پارساپور با اشاره به افزایش تعداد پزشکان در سالهای اخیر ادامه داد: در سال 64 حدود 20 هزار پزشک در کشور داشته ایم که امروز 150 هزار نفر شده اند باید به این نکته توجه کرد که زمانیکه بیمار به ما مراجعه میکند دارای حق انتخاب بسیاری است و انتخاب او مبتنی بر اطلاعات است و علاوه بر پزشک در یک بیماری 4 دیسیپلین صاحب نظر اند. براساس اطلاعات و انتخاب توقعاتی در فرد ایجاد می شود و اگر این توقعات برآورده نشود، ارتباط با پزشک دچار مشکل خواهد شد و این شرایط باعث شده است تغییراتی در سطح اجتماعی داده شود و ما باید در ادبیات حق مداری تجدید نظری در تعامل با بیمار داشته باشیم و این باعث شده از یک رابطه پزشک سالاری به سمتی برویم که بیمار را مانند خانواده خود ببینیم و بیمار را در امر درمان مشارکت بدهیم و اطلاعاتی را در اختیار او بگذاریم و این رویکردی اخلاقیست و اگر این مطالبه جواب داده نشود رابطه پزشک و بیمار مختل خواهد شد.
امروزه پزشک نقش مشاور بیمار را دارد رویکرد جدیدی که امروزه نیز در حال رواج است و خطرناک است اینست که پزشک خود را در اختیار بیمار قرار می دهد که بسیار اشتباه است. پزشک باید اطلاعات را در اختیار بیمار قرار دهد و با رضایت بیمار کار خود را انجام دهد و نباید بیمار تعیین تکلیف کند.در منشور حقوق بیمار به عنوان محور تعهداتی که نظام سلامت در قبال گیرندگان خدمت دارد دو محور بر روی حقوق بیمار تمرکز دارد که محور دوم شامل اطلاعات و محور سوم حق انتخاب و احترام به بیمار است.
راهنمای عمومی اخلاق حرفه ای شاغلین حرف پزشکی نیز در سال 97 توسط سازمان نظام پزشکی تصویب شد و مبنای رسیدگی انتظامی در محاکم انتظامی سازمان علوم پزشکی قرار گرفت که 140 بند دارد و در 13 فصل تنظیم شده است، درفصل 7 احترام به حق انتخاب دریافت کنندگان خدمات سلامت است.
اولین موضوع در ماده 66 و 64 پرداختن به اطلاعاتی است که باید به بیمار داده شود و در رضایت آگاهانه دارای اهمیت است و این اطلاعات در چه سطحی باشد استاندارد های مختلفی دارد اما مبنای اطلاعاتی است که حق بیمار است بداند. بهترین مبنا، میزان سوالاتی است که خود فرد بیمار میپرسد اما کمترین اطلاعات این است خود را جای بیمار قرار دهیم و برای این راهکار درمانی چه سطحی از عوارض و چه سطحی از اطلاعات را لازم میدانیم که تا در تصمیم گیریمان نقش داشته باشد و آن اطلاعات را که حق بیمار است توضیح دهیم مبنای فرم های رضایت آگاهانه است و در بخش اعتبار بخشی بیمارستان وجود دارد.
موضوع دسترسی به پرونده و باید توجه داشت که پرونده در بیمارستان امانت است و بیمار حق دارد هر زمان که مطالبه کند و از پزشک دوم نظر مشورتی بگیرد جزء حقوق بیمار است.
بحث رضایت آگاهانه غیرقابل تفویض است و این وظیفه پزشک معالج است و ممکن است ما از پزشک دوم برای این کار کمک بگیریم اما نهایتا کسی که در رضایت آگاهانه دخیل است پزشک معالج است که بیشترین ارتباط با بیمار را دارد و بیشترین اشراف را در شرایط بیمار دارد و بیشترین اطلاعات را میتواند در اختیار بیمار قرار دهد. بحث رضایت آگاهانه در راهنما عنوان شده است که نباید هزینه ای برای بیمار داشته باشد.
وی ادامه داد: در ارتباط با بحث افراط و تفریط باید اشاره کرد که رضایت بیمار لازم است اما نهایتا از میان گزینه های قابل قبول بیمار حق انتخاب خواهد داشت.
در رابطه با خبر بد نیز باید گفت ما گاها از طرف همراهان بیمار در شرایطی قرار میگیرم که درخواست میکنند بیمار در جریان بیماری خود قرار نگیرد زیرا امید خود را از دست میدهد، این بسیار مهم است که ما در عین اینکه وظیفه داریم اطلاعات را به بیمار دهیم و بیمار را در جریان شرایط قرار دهیم اما در صورت شرایط بد باید از تکنیک های مناسب خود استفاده کنیم و آن هم مستلزم وقت گذاشتن با بیمار است. ما معتقدیم که بد گفتن خبر بد به بیمار در واقع بدتر از نگفتن خبر است و در عین اینکه وظیفه داریم بیمار را در جریان بگذاریم نباید به نحوی باشد که مشکلات زیادی برای بیمار ایجاد کند.
بحث بعد موضوع رد درمان است از طرف بیمار: بحث آگاهانه بودن امتناع از درمان بسیار حائز اهمیت است و اگر بیمار را با رضایت شخصی ترخیص کنیم و بعد عارضه ای رخ دهد باید پاسخگو باشیم که تمام تلاش خود را برای توجیه بیمار انجام داده ایم و آگاهی از اینکه امتناع از درمان چه مشکلاتی را ایجاد میکند توضیح داده شده است و آنرا مستند کرده ایم و از همراهان بیمار برای متقاعد کردن بیمار کمک گرفته شده است.
در تصمیم گیرنده جایگزین امتناع از درمان را سخت تر میتوانیم تحمل کنیم. ما باید اجازه ندهیم تصمیم گیرنده جایگزین به خاطر عواطف و احساسات سبب تصمیمی شود که آسیب به فردی که ظرفیت لازم را ندارد وارد شود اینجا تاکید میشود که ارزیابی شود که تصمیم گیرنده جایگزین خود ظرفیت لازم را دارد و مصالح فرد را در نظر میگیرد و اگر این چنین نیست کمیته اخلاق بیمارستانی میتوانند وارد شوند و اگر راسا یک اقدام ضروری باشد و آسیب جدی متوجه فرد باشد مداخله کند.
موضوع آخر رضایت همسر است و جزو باور های غلطی است که در نظام درمانی وجود دارد و نه شرعا، نه اخلاقا، نه قانونا هیچگاه برای اقدام درمانی چه در باروری تاثیر داشته باشد چه نداشته باشد به هیچ عنوان رضایت همسر نیاز نیست و این باور غلطیست که در برخی مراکز وجود دارد و فردی که ظرفیت لازم برای تصمیم گیری را دارد به هیچ عنوان رضایت همسر در اقدام درمانی لازم نیست و اگر مشکلی در صورت رضایت ندادن همسر برای فرد ایجاد شود قابل پیگیری خواهد بود.
ارسال به دوستان